مدتها بود برنامه "بفرمایید شام" شبکه منوتو
را دنبال نمیکردم؛ از فرط اعصابی که سر برخی برنامهها از آدم خرد میکرد به لحاظ
رفتار برخی شرکتکنندگان در آن. این برنامه وقتی که شروع شد، به لحاظ جذب مخاطب طوفان
بزرگی برپا کرده بود آن چنان که نسخههای اسلامیزه شده آن در قالب "شام
ایرانی" نیز تولید و توزیع شد!
این هفته اما "بفرمایید شام" را دنبال کردم صرفا
به این دلیل که "علیرضا" (یکی از چهارشرکت کننده در این قسمت) را میشناختم.
او یکی از پیمانکاران شرکت ما در بندرعباس بود؛ مردی آرام و خوش برخورد که بارها
همکلام شده بودیم. چند سالی بود از او بیخبر بودم. حالا سر از لندن درآورده. چون
پیگیر برنامه بودم، خیلی دوست داشتم نتیجه مسابقه را و همچنین نتیجه تنش بین
علیرضا و مجید (دیگر شرکتکننده این قسمت) را بدانم. رفتارهای مجید به گمان من (و
بسیاری دیگر) بسیار ناراحتکننده و از همان جنسِ اعصابخردکن بود که این هم البته
ربطی به این یادداشت ندارد. نهایتا مجید برنده جایزه هزار پوندی مسابقه شد و تنش
بین او و علیرضا هم در قسمت آخر (دیشب) به اوج رسید. دو بانوی دیگر شرکت کننده نیز
وقتی از امتیازهایی که مجید به آنها داده
بود، باخبر شدند، مجید را بهتر شناختند اما مسئله وقتی قابل توجه شد که بعد از
پایان برنامه، در عرض چند دقیقه دهها هزار کامنت فقط در اینستاگرام شبکه منوتو
و برنامه "بفرمایید شام" از طرف بینندگان این برنامه ثبت شد (و البته
عموما در نقد رفتار مجید که بارها و بارها به توهینهای بسیار بیپرده علیه او
کشیده شد).
ماجرا ساده است؛ شبکه "منوتو" به راحتی و به
فوریت به کمک قدرت "شبکههای مجازی" بازخورد میگیرد. "دریافت
بازخورد" در چرخه انتقال پیام، برای ارسال کننده پیام (رسانه) بسیار مهم است؛
او را در برنامهریزی برای جذب مخاطب بسیار کمک میکند ضمن آن که در برابر رقبا به
او قدرت مانور و عرضاندام میدهد. چنین اتفاقی در رسانهای که رسالت خود را در حد
یک شرکت تبلیغاتی – آن هم با متدهای قدیمی - پایین آورده، رخ نمیدهد.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر