سعید جلیلی گفته که «میگویند میخواست جنگ بشود. یا دشمن میخواهد
الان به ما حمله کند و با این توهمات جامعه را به سمت و و سوی دیگری میبرند که دانشجویان
باید این خط را به مردم معرفی کنند.»
.
سعید جلیلی در بهترین حالت تدارکاتچی شش ساله مذاکراتی بیحاصل بود
تا که سیاستی دیگر آمد. حالا از توهماتی گفته که مردم را به سمت و سوی دیگری میبرد.
مسئله اما نباید اصلِ "توهم" باشد؛ خود او در بسته پیشنهادیاش به 1+5 خواسته بود در جریان مذاکرات هستهای از جمله بنشینند و درباره «تعریف و تدوین عادلانه حقوق
فضا و سهیم شدن همه دارندگان فناوری فضا در مدیریت و بهرهبرداری عادلانه از آن » مذاکره
کنند؛ یا درباره مواد مخدر و دزدی دریایی! چنین ایدههایی البته که از توهمی وسیع و
قیراندود نشأت میگیرد؛ گو مذاکرهکنندگان در طرف مقابل، دلباخته مجالستهای بیحاصل
با کسی هستند که اگر کلمه "ظرفیت" را از او بگیری، همه جملاتش ناقص میشود!
جلیلی با توهّم مخالف نیست، نهایتا با توهمی مخالف است که مردم را
به سمتوسویی میبرد که او و امثال او نمیخواهند.
مشکل بزرگ کشور هم این است که امثال جلیلی از رو نمیروند؛ هر سنگی
که به چاه میاندازند به استراحت فرستاده میشوند تا سرِ بازی دیگری، احضار شوند. یکی
از کسانی که باید به محاکمه کشیده شود بابت این که چطور مملکت را از «تحریم نعمت است»
رساندند به «هدف مذاکرات رفع تحریمهاست»، همین سعید جلیلی است؛ با توهماتی که معلوم
است آثار آن دوباره در او عود کرده.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر