خواندن مقاله "محمدرضا عزیزی" را زیر عنوان « خبرنگاران
"گجتی" رسانهها را نجات می دهند؟» (اینجا؛ روزنامه ایران +) به همه
فعالان رسانه و علاقمندان دانستن بیشتر از اقتضائات جدید دنیای رسانه توصیه میکنم.
در بخشی از آن میخوانیم:
.
...
در هیچ مقطع زمانی بنگاههای رسانهای تا این حد خود را بهعنوان
سوژهای که تحت هجوم تحولات فناوری، سلیقه و پسند مشتریان، قانون عرضه و تقاضا و...
است نیازمند پوستاندازی و هماهنگی با این تغییرات احساس نکردهاند. موج این تغییرات
در حال حاضر بیش از همه رسانههایی را در بر گرفته که به کانون تحولات نزدیکترند.
هفته نامه لوموند در گزارش اخیر خود از نیازهای جدیدی مینویسد که مدیران رسانه بشدت
به آن نیاز دارند. این نیاز، «روزنامهنگاران گجتی» است؛ کسانی که همه کارهاند و بسرعت
میتوانند با پلتفرمهای متنوع رسانهای کار کنند؛ کسانی که هم با شبکههای اجتماعی
و اپلیکیشنهای پیامرسان آشنایی دارند و هم محتوای مکتوب خود را میتوانند در زمینه
ها و بسترهای چندرسانهای نیز عرضه کنند.
این وضعیت البته مورداقبال و پذیرش قلبی نویسنده لوموند نیست.
او ضمن اینکه دلتنگی و اندوه خود را از نوستالژی و کمشمار شدن مطبوعات مکتوب، ناپدید
شدن صفهای خوانندگان در مقابل پیشخوان روزنامهفروشیها و از بین رفتن سکوت لذتبخش
رسانهای تا قبل از به خیابان آمدن نسخههای چاپ صبح یک روزنامه محبوب پنهان نمیکند،
وضعیت کنونی را کالایی شدن اطلاعرسانی میداند.
...
دنیس مک کوئیـل پژوهشگر صاحبنام حوزه رسانه معتقد است: «رسانه
در مقایسه با سایر سـازمانهـای پیچیـده، بـا نبـود قطعیــت بـیشتـری مواجه است. فرآیند تولیـد رسـانهای و در نتیجـه محصـولات سـازمانهـای
رسـانهای بـیشتـر ازسازمانهای صنعتی به شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگـی موجـود در
جامعـه نزدیـک و از جامعه جهانی تأثیر میپذیرند...»
...
فرقی نمیکند مدیر رسانه باشید یا روزنامهنگار آن رسانه؛ اگر
مهمترین تفاوت عصر کنونی با گذشتهای را که چندان دور نیست درک نکنید خیلی زود باید
با شغل خود خداحافظی کنید. باور کنید یا نه، ما اکنون وارد عصر رسانههای تعاملی و
همسنگ شدهایم؛ عصری که دیگر نظریات تزریقی یا کانال یکطرفه در ارتباطات و روند انتقال
اطلاعات به فراموشی رفته است. برای اینکه دیده شوید باید لایک و کلیک بخورید و برای
دریافت این دو باید نظر مخاطب را جلب کرده باشید. شاید برای رسانههایی که سالهای
زیادی از عمر خود را در دوران مونولوگ و آفلاین سپری کردهاند، تطبیق دادن خود با چنین
شرایطی جزو سختترین قسمت تغییرات باشد زیرا برای تطبیق خود با رسانههای تعاملی در
درجه اول باید افکار و ساختار ذهنی خود را تغییر دهند. روزنامهنگار وقتی پشت میز کارش
قرار میگیرد باید بهدنبال راهی باشد تا به افکار مخاطبان خود نفوذ کند و دریابد آنها
به چه میاندیشند. ادوارد جیسون استاد ارتباطات دانشگاه میشیگان، ورود به عصر رسانههای
تعاملی را در دنباله تغییراتی میداند که در سبک زندگی طبقه متوسط در طول بیش از سه
دهه است که ایجاد شده و این تغییرات ادامه دارد هر چند با توجه به موقعیت یک کشور،
این ورود با تقدم و تأخر همراه است اما به مرور به پدیده جهانشمول تبدیل میشود. به
عقیده جیسون، طبقه متوسط به سمت فردیت هرچه بیشتر میرود. از آپارتمان خصوصی گرفته
تا ماشین اختصاصی، کار نیمه وقت و آزاد و... در دنباله این تغییر اکنون به رسانههای
اختصاصی رسیدهایم. رسانههایی که دارند به تعداد هر شهروند تکثیر میشوند. هر کس که
حرفی برای گفتن داشته باشد یا نه؛ رسانه هم دارد. در چنین وضعیتی هیچ رسانهای نمیتواند
در نقطهای غیر قابل دسترس بنشیند و برای مخاطبان سرا پا گوش، هر چه میخواهد بگوید
و بنویسد.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر