روزنامه جوان در صفحه اول (شماره 26 اسفند) خود نوشته:
بار دیگر رییس جمهور از تریبون به دست آمده استفاده کرد تا به عملکرد دولتهای گذشته حمله کند و به تمجید از دستاوردهای خود بپردازد. اگر چه برخی سومدیریتها و رفتارهای غیراصولی در سالهای پایانی دولت دهم، عملکرد و خدمات دولت نهم را به محاق برد اما به نظر میرسد که در دولت جدید هم اتفاقی شاخص که بتواند خلاها و کمبودهای دولتهای گذشته را بپوشاند، به وقوع نپیوسته است.
.
.
1) روحانی که تازه سر کار آمده و حرف زدنهایش را شروع کرده
بود، مورد تهاجم بود که چرا از "خزانه خالی" حرف میزند که دشمن بفهمد
در خانه چه خبر است (نه این که دروغ میگوید؛ اینها را نگوید که دشمن پررو نشود!)؛
دشمنی که لابد متکی به اظهارات دروغ رییس دولت پیشین، اصلا خبر نداشت مردم مدام میپرسند:
«تحریم چیه؟ تحریم نَمَنَدِه؟»! دو سال و نیم بعد از روی کار آمدن دولت جدید هم،
روحانی باز هم نباید از ویرانیهای گذشته بگوید، حتی وقتی روزنامه جوان آن ویرانیها
را تا حد "برخی سومدیریتها و
رفتارهای غیراصولی" تخفیف داده باشد؛ این به آن دلیل میتواند باشد که
گستردگی ویرانی و عمق تخریب یا معلومشان نیست یا اذعان به آن، دلخواهشان.
.
2) در محضر وجدان، آیا رفتارهای نابخردانه دولت احمدینژاد،
به دو سال پایانی محدود است؟ در همان دوره نخست ریاست جمهوری احمدینژاد، مرتبا
گزارشهای رسمی و رسانهای از بیانضباطی گسترده مالی و بیتوجهی دولت به اسناد و
برنامههای بالادستی و ایجاد تنشهای بیحاصل بینالمللی توسط شخص احمدینژاد عموما
به سود صهیونیسم منتشر میشد ولی تا ماجرای خانهنشینی اردیبهشت 90 پیش نیامد،
هیچکدام اینها "برخی سومدیریتها و رفتارهای غیراصولی در سالهای پایانی دولت
دهم" تعبیر نشد! این جز به این دلیل است که اقتصاد و معیشت مردم، اساسا در
دستور کار امثال روزنامه سپاه (روزنامه جوان) نبود و نیست و اینک تنها معبری برای تشکیک در اقدامات دولت
یازدهم است؟
.
3) دولت روحانی به طور مشخصی از قولهای خود عقب است؛ حتی
اگر گستردگی ویرانی و آوارهای به جا مانده و بیش از دو سال مذاکره انرژیبر و
بلاتکلیفی را در نظر نیاوریم، کاهش قیمت نفت تا یک سوم قیمت پیشین و کاهش درآمد
دولت از محل فروش نفت تا یک ششم درآمد قبلی، به تنهایی برای وجدان منصف کفایت میکند
که این فاصله بین عمل و قول را درک کند و نه حتی سراغ از این بگیرد که «ویرانی، آن
شتابِ دهشتناک خود را از دست داده است».
اما آن "اتفاق شاخصی" که روزنامه جوان از آن سخن میگوید، دقیقا چه میتواند
باشد؟ 37 سال بعد از انقلاب، هنوز "فقر و فساد و تبعیض"ی که از جمله
دلایل انقلاب بود، برچیده نشده (اگر نگوییم که نهادینه هم شده)، چطور طی 2 سال و
نیم باید اتفاق شاخصی میافتاد که میتوانست «خلاها و کمبودهای دولت پیشین را
بپوشاند»؟ خلایی که "ثلث شدن ارزش پول ملی"، "فساد در مقیاس
بالا" و "فربهسازی نظام اداری کشور با زورچپان کردن نیروهای خودی و نالایق"،
فقط و فقط نمونههای مشهورتر آن هستند؟!
.
4) کدام معماری میتواند خانه منفجر شده با بمب را با منفجر
کردن بمب دیگری (به اسم اقدام شاخص!)، به حالت قبل برگرداند؟ آیا اینجا سینماست؟!
.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر