در اردوگاه اسیران جنگی، زندانبانان قرار مسابقه فوتبال با
زندانیان میگذارند. زندانیان هم بین خودشان قرار میگذارند وسط دو نیمه، از راه
رختکن فرار کنند ... بازی خشن شروع می شود، داور از زندانبانان است و نظر عنایت
به تیم مقابل دارد. بین دو نیمه اما کسانی که میخواهند بمانند و بازی را به آخر
برسانند، دیگر همتیمیها را هم راضی میکنند که بمانند و بازی را تمام کنند. به
زمین که بر میگردند، گل میزنند. زندانبانان انتظار شکست ندارند ... مردم میریزند
داخل زمین بازی و زندانیان را فراری میدهند. این داستان فیلم دیدنی «فرار به سوی
پیروزی» است؛ با بازی پله و سیلوستر استالونه؛ لابد دیدهاید.
.
اخبار ردصلاحیتها که آمده، یاد این فیلم افتادهام. بازی کاملا
یک طرفه است؛ داور و زمین، و همه را، رقیب تدارک دیده اما ما بازی خواهیم کرد. ما
بازی میکنیم چون در اسکوربورد تاریخ آنچه مینویسند فقط شماره گلهایی نیست که
خوردهای یا زدهای؛ و این خیلی خوب است؛ «فرار به سوی پیروزی» همین است.
.
پ.ن: البته که «فرار به سوی پیروزی» فیلم است اما در آن
«فرار نکردن» و «ناامید نشدن» انگار گوهری هست که حس وجود داشتناش، روح انسان را
جلا میدهد؛ شما که از دیدن فیلم لذت بردهاید، میدانید این یعنی چه.
.
.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر