۱۳۹۴ مرداد ۸, پنجشنبه

شیخی که علمای اسلام کشتند


امروز (هشت مرداد) در تقویم رسمی، روز بزرگداشت شیخ شهاب‌الدین سهروردی (شیخ اشراق) نامگذاری شده است.
ابوالفتوح (ابوالفتح) شهاب‌الدین یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی معروف به شیخ اشراق یا شیخ شهید در قرن ششم (حدود 880 سال قبل) در روستای سهرورد (توابع قیدار زنجان) به دنیا آمد و قبل از آن که چهل ساله شود، در حلب (سوریه کنونی) کشته و مدفون شد. این فیلسوف را نباید با صوفیان هم‌نامش؛ عمر سهروردی و ابونجیب سهروردی که شهاب‌الدین نیز لقب داشته‌اند و در قرن هفتم می زیسته‌اند یا با شیخ‌زاده احمدابن‌السهروردی (احمد سهروردی) که در قرن هفتم و هشتم زندگی می‌کرده (و اصالتا نیز از سهرورد زنجان بوده) و خوشنویس برجسته دوره ایلخانی و یکی از شش نفر هنرآموز و هنرآموخته مکتب یاقوت مستعصمی است، اشتباه گرفت.
.
مرحوم آیت‌الله خمینی در نامه معروف خود به گورباچف نوشته بود: «قدرت مطلق و علم مطلق بايد باشد تا آدمي دل به آن ببندد؛ آن خداوند متعال است كه همه به آن متوجهيم گرچه خود ندانيم. انسان مي‌خواهد به حق مطلق برسد تا فاني در خدا شود. اصولاً اشتياق به زندگي ابدي در نهاد هر انساني نشانه وجود جهان جاويد و مصون از مرگ است. اگر جنابعالي ميل داشته باشيد در اين زمينه ها تحقيق كنيد مي‌توانيد دستور دهيد كه صاحبان اين گونه علوم علاوه بر كتب فلاسفه غرب، در اين زمينه‌ها به نوشته‌هاي فارابي و بوعلي سينا (رحمت‌الله عليهما) در حكمت مشاء مراجعه كنند ... و نيز به كتاب‌هاي سهروردي (رحمت‌الله عليه) در حكمت اشراق مراجعه نموده و براي جنابعالي مشخص كنند كه جسم هر موجود مادي ديگر، به نور صرف كه منزه از حس مي‌باشد نيازمند است.»
.
اوژن یونسکو (نمایشنامه‌نویس شهیر) در نامه‌ای به هانری کُربن از او سپاسگزاری کرده که «عقل سرخ» (نوشته سهروردی) را به فرانسه برگردانده و آن را به غرب هدیه داده است. یونسکو در نامه خود نوشته است: نمی‌توان این کتاب‌ها را در حالت عادی خواند. من با آنها زندگی می‌کنم و وقتی حال مساعد برای درک آنها دارم، به مطالعه آن می‌پردازم.
.
مرداد ماه سال 80 (14 سال قبل) نخستین کنگره بین‌المللی شیخ اشراق در دانشگاه زنجان برگزار شد. سال گذشته نیز مدیر بنیاد رودکی با حضور در شورای فرهنگ عمومی استان زنجان پیشنهاد کرد توجه به این ذخیره معنوی کشور، در قالب‌های هنری جدی گرفته شود.
.
خیابانی به نام سهروردی در پایتخت وجود دارد، بلوار معظمی به اسم «اشراق» در زنجان هست و شبکه استانی صدا و سیمای زنجان را نیز به سلیقه و نظر علی لاریجانی (که فلسفه خوانده)، «اشراق» نام گذاشته‌اند ولی طبق معمول، شناخت مردم از حالات و سلوک معنوی اسب امام حسین (ع) بیشتر است تا از ایده‌ها و اندیشه «شیخ اشراق» و اینکه چرا تحمل نشد، توسط چه کسانی تحمل نشد و چه بلایی سرش آمد.
**
سهروردی پس از پایان تحصیلات رسمی (در مراغه و اصفهان)، به سفر در داخل ایران پرداخت و از بسیاری از مشایخ تصوف دیدن کرد. در واقع، در همین دوره بود که سهروردی شیفته راه تصوف شد و دوره‌های درازی را به اعتکاف و عبادت و تفکر گذراند. او همچنین سفرهایش را گسترش داد و به آناتولی و شامات رسید. در یکی از سفرها از دمشق به حلب رفت و در آنجا با ملک ظاهر، پسر صلاح الدین ایوبی (سردار معروف مسلمانان در جنگ‌های صلیبی) دیدار کرد. ملک ظاهر که محبت شدیدی نسبت به صوفیان و دانشمندان داشت، مجذوب این حکیم جوان شد و از وی خواست که در  حلب ماندگار شود. او پیشنهاد ملک ظاهر را پذیرفت. در همین شهر حلب بود که وی کار بزرگ خویش، یعنی، حکمةالاشراق را به پایان برد اما سخن گفتن‌های بی‌پرده وی در بیان معتقدات باطنی در برابر همگان، از عواملی بود که دشمنان فراوانی مخصوصا از میان علمای قشری برای سهروردی فراهم آورد. سرانجام به دستاویز آن که وی سخنانی برخلاف اصول دین می‌گوید، از ملک ظاهر خواستند که او را به قتل برساند و چون وی از اجابت خواسته آن‌ها خودداری کرد، به صلاح‌الدین ایوبی شکایت بردند. متعصبان او را به الحاد متهم کردند و علمای حلب خون او را مباح شمردند و اتهام او معاندت با شرایع آسمانی اعلام شد. صلاح‌الدین که به تازگی سوریه را از دست صلیبیان بیرون آورده بود و برای حفظ اعتبار خود به تایید علمای دین احتیاج داشت، ناچار در برابر درخواست ایشان تسلیم شد. به همین دلیل، پسرش ملک‌ظاهر تحت فشار قرار گرفت و ناگزیر سهروردی را به زندان افکند و شیخ همان جا از دنیا رفت. وی در هنگام مرگ، ۳۸ سال داشت.
درباره مکتب سهروردی گفته‌اند که هم فلسفه هست و هم نیست. فلسفه است از این جهت که به عقل اعتقاد دارد اما عقل را تنها مرجع شناخت نمی‌داند. عرفان است از این نظر که کشف و شهود و اشراق را شریف‌ترین و بلندمرتبه ترین مرحله شناخت می‌شناسد.(+)
**
قرن ها بعد از شهادت شیخ اشراق، هنوز جهان اسلام گرفتار تکفیر است. گو، هر روز شیخ اشراق کشته می‌شود، گو، بسیاری در همین حوالی همین را می‌خواهند؛ وگرنه چه دلیلی دارد بی‌خبر ماندن مردم از او و قاتلانش و به جای آن ساختن و پرداختن خیابان و مجتمع تجاری و شبکه به اسم «اشراق»؟
**
اگر بخواهید سیر داستانی زندگی سهروردی را بخوانید، یا از «سیندخت» و عشق شیخ اشراق بدانید، کتاب «قلندر و قلعه» دکتر یثربی را بخوانید؛ خوشبختانه کتاب خوش‌فروشی هم بوده است.
.






هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر