دیروز مردم ایران،
که به طور غریبی فقر بسیاری از آنان با غنای اورانیوم رابطه مستقیم پیدا کرده، چشم
و گوش به رسانهها دوخته بودند تا از حاصل چانهزنیهای هستهای دیپلماتهای جمهوری
اسلامی ایران با 1+5 خبر بگیرند. همزمان رئیس سازمان بسیج «مستضعفین» (سردار نقدی)،
در همایش طلایهداران اقتصاد مقاومتی گفت: «اگر غیرت داشته باشیم، میدانیم که نیازی
به خارج نیست. به جهنم که توافق نمیکنند و تحریم میکنند. با بستن شیرهای نفتمان
آنها را فلج کنیم. امروز بخش اعظم نفت و گاز جهان زیرپای سربازان امام خامنهای قرار
دارد و نیازی به این نیست که نفتمان را به آنها بدهیم و منت امکانات را بکشیم. این
ما هستیم که باید آنها را تحریم کنیم.»(+) (سردار نقدی در تخطئه تحریمها، سه هفته
قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته گفته بود: «تشدید تحریمها محصول فتنه 88 بود.»)
.
قدری به عقبتر
بازگردیم؛ سعید جلیلی سال 88 در جریان مذاکرات هستهای (توجه کنید: «مذاکرات هستهای»)
یک بسته پیشنهادی به 1+5 داد که در آن، از جمله آمده بود: «بر اساس اولویتهای منطقهای
و بینالمللی محورهای مذاکرات برای صلح و رفاه را میتوان در سه محور سیاسی - امنیتی،
بینالمللی و اقتصادی لحاظ نمود: ... حفظ کرامت
انسانها، احترام به فرهنگ ملتها و تامین حقوق آنها ... تحکیم حاکمیت ملی کشورها در
چارچوب روشهای مردمسالارانه ... نقاطی در جهان به ویژه خاورمیانه، بالکان، بخشهایی
از آفریقا و آمریکای جنوبی و شرق آسیا از جمله مناطقی هستند که در اولویت باید مورد
توجه قرار گیرند ... ارتقای وزن و جایگاه موضوعات
زیستمحیطی در مسائل بینالمللی ... مبارزه با اقتصاد زیرزمینی، مفاسد اقتصادی، جرایم
مالی و جنایات سازمان یافته ...»(+)
.
اگر که به «بهانه»
انتخابات و نظر مردم، سعید جلیلی (به عنوان عامل مذاکرات بیحاصل شش ساله) اکنون به
بیرون از گود راهنمایی شده، ولی امثال سردار نقدی مستقل از خواست مردم و مستضعفین، هم
امکانات مالی فراوان دارند، هم نیروی میدانی و هم تریبونهای یک سویه و شنیعتر از
همه؛ مجاز به این هستند که دیگران را به بیغیرتی هم متهم کنند.
.
اگر که سعید جلیلی
با بسته پیشنهادی نامربوط خود به مذاکرات هستهای، از نهایت تدبیر امثال خود خبر داد
و محصول آن را در انتخابات سال گذشته درو کرد، با امثال سردار نقدی چه باید کرد؟ کدام
صندوق رأی امکانات کشور را از زیر دست و بال این افراد جمع خواهد کرد؟ مگر ما خواستار
شنیدن صدای واحد از آمریکا در قبال مذاکرات نبودیم؟! چنین مواضعی و بقای چنین افرادی
در صدر جریانسازی علیه مذاکرات، چه پیامی برای
طرفهای مذاکره ایران دارد؟ بهای توهمهای سیاسی و اقتصادی کسانی را که یا خود را از
پیشبینی رفتار دنیای پیرامون خود بینیاز میدانند یا اساسا نمیدانند «"پیشبینی" چیست و به چه کار میآید؟»، باید «مستضعفین» پرداخت کنند؟
.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر