روحانی دیروز طی سخنرانی خود در اجلاس روسای دانشگاهها در
مورد توافقنامه ژنو هم حرفهایی زد که برخی بخشهای مهم دیگر سخنرانی را تحتالشعاع
خود قرار داد و از جمله، مخالفان و منتقدان این توافقنامه را خشمگین کرد. خبرگزاری
سپاه (فارس) نیز همین بخش سخنرانی را تیتر کرد و نوشت: «چرا فقط یک عده معدود کمسواد
باید از توافق ژنو حرف بزنند».(+)
.
احتمالا در این که بود و نبود کلمه «فقط» در این جمله میتواند
تغییر مهمی در مفهوم جمله و منظور رئیس جمهوری ایجاد کند، توافق حاصل است؛
.
1) چرا فقط یک عده معدود
کمسواد باید از توافق ژنو حرف بزنند
2) چرا یک عده معدود
کمسواد باید از توافق ژنو حرف بزنند
.
مخالفان و منتقدان توافقنامه ژنو از جمله اول که بهانه خشم
و طبیعتا تشریک مساعیشان را فراهم میکرد،
بیشتر استقبال کردند. آنها خواستند چنین وانمود کنند که روحانی منتقدان را به طور
کلی کمسواد خوانده. این البته در جای خود میتواند مستندی باشد برای تعیین سطح «سواد»شان؛
و پیشتر از آن: «اخلاق»شان؛ مشکلی که البته به دلیل بیدقتی رواج یافته در شبکههای اجتماعی، دامن بسیاری را میگیرد.
.
با وجود این که روحانی به صراحت در سخنرانی خود، نقادی «کمسوادها»
را هم نفی نکرده، میشود، اگر خوشبین بود، چنین تصور کرد که روحانی وقتی به اینجای
سخنرانی رسیده، ناگهان یاد جواد کریمی قدوسی (نماینده مخالف توافق ژنو و عضو شاخص کمیسیون امنیت ملی!) افتاده که فرق
بین MPT
و NPT را نمیدانست و در این باره سند کتبی هم به دست داده
است!(+)
.
(2)
رجوع به متن کامل سخنرانی اما روایت بهتری به دست می دهد؛ روحانی
گفته:
.
«لااقل این توافق ژنو اولین گشایش برای دانشگاه و برای پول دانشجوها بود؛ فقط یک عده معدود که از جای معدود تغذیه میشوند. آنها باید حرف بزنند. آنها هم البته حرف بزنند اشکال ندارد، نقد کنند اشکال ندارد؛ چرا یک عده کمسواد بیایند حرف بزنند؟ استادان دانشمند ما بزرگان دانشگاه ما خصوصی چرا حرف میزنند ولی نمیآیند در میدان؟»
.
اینجا روحانی منتقدان را به دو گروه تقسیم کرده:
.
1) یک عده معدود که
از جای معدود تغذیه میشوند (که میتواند حتما شامل منتقدان باسواد هم باشد)
2) یک عده کمسواد
.
واقعا بر چه مبنایی میتوان این دو گروه را یکی قلمداد کرد؟
یکی قلمداد کردن این دو گروه، میتواند از جمله ناشی از بدبینی باشد؛ نگرشی که ممکن
بود اگر کاندیدای مورد نظر منِ نوعی هم در انتخابات امسال باخته بود، دچارش شده بودم!
.
(3)
به نظر میرسد پیام اصلی این بخش بحثبرانگیز سخنرانی، تحریک
و ترغیب دانشگاهیان به ابراز نظر درباره توافق ژنو بوده است؛ این که همان حرفهای خصوصی
را آشکارا بیان کنند.
.
با این همه معتقدم روحانی شاید میتوانست طوری صحبت کند که
کمتر سوتفاهم برانگیز و بیشتر صریح و گرهگشا باشد و در عین حال دانشگاهیان را به موضعگیری
در مورد توافقنامه ژنو یا سایر مسائل جامعه
(و چه خوب که در صدر این مسائل، روحانی از «محیط زیست» اسم برد) ترغیب کند. این طبیعی
است که وقتی وزیر علوم هنوز تحت فشار نمایندگان افراطی است، اساتید هنوز احساس امنیت
نکنند و هنوز سایه توبیخ و اخراج و بازنشستگی اجباری را بر روی سر خود حس کنند. هنوز
وقت و بیوقت وزیر حقیر سابق علوم (کامران دانشجو) را عَلَم میکنند تا از خطر احیای فتنه در دانشگاه جیغ و هوار کند.
هنوز امثال صدرالدین شریعتی (رئیس معزول دانشگاه علامه) در مورد تیشهای که بر ریشه
مهمترین دانشگاه علوم انسانی کشور زد، پاسخگو نبوده. اینها پیامهای تلویحی و صریحی
برای اهل علم و دانشگاه دارد؛ که هنوز زنگیان قدر میبینند و شمشیر بر کف دارند. چطور
روحانی انتظار دارد وقتی به راحتی با آبروی امثال صادق زیباکلام بازی میشود، سایر
اساتید جرأت کنند، وارد کارزار نقد و نقادی شوند؛ گیریم اگر زور شجاعتشان بر
نیروی معاششان با امثال این سخنرانی بخواهد بچربد. سوگمندانه باید باور کرد تا چنین
است دوره حرّافی کمسوادها یا دوره لفّاظی باسوادهایی با حاشیههای ضخیم امنیتی، تداوم خواهد داشت.
.
(4)
روحانی در شش ماه گذشته، شش بار در جمع دانشگاهیان حاضر شده.
این رویکرد را با رویکرد رئیس دولت قبلی مقایسه کنید. دلیل تخریب وجهه روحانی با تحریف
سخنان دیروز او نمیتواند از باب مخالفت با همین فقره باشد؟
.
این تغییر مهم و بسیار مبارکی است وقتی به خصوص توجه کنیم روحانی
در صدر نظام با صاحبان دیدگاههایی مواجه است که مثلا در مجلس خبرگان رهبری باور دارند: «دانشگاه را بر مبنای
براندازی علم از جهان اسلام راهاندازی کردند.»(+)
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر