در آستانه شصت و هشتمین مجمع عمومی سازمان ملل، فضای سیاسی کشور با چنان سرعتی به سمت بهبود روابط با غرب، و به خصوص آمریکا، پیش رفت که احتمالا امسال، این مجمع به یکی از مورد توجهترین نشستهای سالانه سازمان ملل هم برای ایرانیان و هم برای جامعه بینالملل ذینفع در رابطه ایران و آمریکا تبدیل شده است. این فضا چنان غلبه دارد که کار مهمی چون شکرگزاری برای نبودن احمدینژاد که از صحبت های او مطلقا انتظار بهبود روابط و اوضاع نمیرفت، از یادها رفته است!
.
محتوای
صحبت های عصر امروز اوباما، به همان اندازه که واجد اهمیت به لحاظ «گفتهها» بود،
ظاهرا باید به خاطر آنچه از آنها «نگفت» نیز مهم باشد.
.
در
گفتهها؛ اشاره با سابقه بیاعتمادی دو جانبه، اشاره به قربانی بودن ایران به
واسطه سلاحهای شیمیایی، صحه بر فعالیتهای صلح آمیز هستهای ایران، همراهی با
اساس بر نگرانیهای ایران و روسیه در سوریه، تاکید بر درخواست مردم ایران برای میانهروی
به واسطه برگزیدن روحانی از جمله موارد قابل اعتنا و مثبت بود.
.
از
زمره «نگفته»ها، اینکه زبان تهدید نگشود و اینکه سخنی از حقوق بشر به میان نیاورد
و سخن از تایید اپوزیسیون نگفت، لابد باید خوشایند جمهوری اسلامی باشد.
.
امّا
مهمترین وجه صحبتهای اوباما، به گمان من، در کنار هم قرار دادن موضوع حل و فصل
مسائل مربوط به فعالیتهای هستهای ایران و قوام صلح بین فلسطینیان و اسرائیلیها به
عنوان دو مسئله اصلی جهت بهبود اوضاع منطقه و جهان بود. این پایین آوردن شأن تعارض
هفتاد ساله عربی – اسرائیلی نبود، بالا بردن جایگاه تعارض ده ساله ایرانی – غربی سر
فعالیتهای هستهای ایران تا حد تعارضی چنان پرهزینه و طولانی بود.
.
از
دیگر سو، به نظرم، روحانی حرف مهم و تازهای نخواهد زد؛ انتظار زیادی از وی نباید
داشت. محافظهکارانه باید سقف انتظاراتمان در حد مصافحه ظریف و جان کری باشد!
.
امشب
اعراب مخالف اقتدار ایران، اسرائیلیهای مخالف صلح در کنار امثال حسین شریعتمداری و
نظامیان افراطی سیاستزده که نان زندگی را در روغن دشمنی چرب میکنند، در یک سو
قرار میگیرند تا از تجمیع صحبتهای اوباما و روحانی، تعارض و دشمنی استخراج کنند.
فردا صبح بازار ایران، خواهد گفت موفق بودهاند یا نه!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر