اول)
عصر همان روزی که عارف از انتخابات کنارهگیری
کرد، «عبدالصمد» (یکی از دوستان) اسمس زد که «اگر رأیها را بشمارند، روحانی همان
مرحله اول برنده است»، فردای آن روز دو دوست دیگر، حمید و محمود، هم همین نظر و
پیشبینی را داشتند که البته به نظر من بسیار خوشبینانه بود. حمید میگفت نشانههایی
را دیده که مردم پس از دورهای تردید، پس از دورهی کتمان نظرشان، حالا و آرام
آرام دارند میگویند که ناچارا به روحانی رأی خواهند داد. پیش از کنارهگیری عارف
هم، یکبار، آقای اسکندری (قائم مقام ستاد روحانی در استان زنجان) داخل بحثی که
داشتیم، گفت من نظرم این است که روحانی همان مرحله اول کار را تمام میکند. جایی
دیگر، و در جلسه ستاد روحانی به ریاست حاج آقا ناصری (رئیس ستاد روحانی در استان
زنجان)، وقتی رئیس یکی از کمیتهها گفت که موبایلش خاموش بوده و اسمس های ستاد را
نگرفته، حاج آقا ناصری گفت تا فردای 24 خرداد که پیروزی قطعی روحانی اعلام میشود،
لطفا موبایلتان را روشن نگه دارید ... من همه اینها را بیش از اندازه «امیدوار
کننده» میدانستم. بعد هم که اساسا تبلیغات شهری انتخابات شوراها آمد و شهر را
تسخیر کرد و نمیشد فهمید وزن کدام کاندیدا بیشتر است. نظرسنجیها اما همگی از دو
مرحلهای بودن انتخابات حکایت میکرد. با این همه هنوز حیرتم را از حرفهای
استادکار و شاگردش، چند روز بعد از رد صلاحیت رفسنجانی، از یاد نمیبرم. ماشین را
برای تعمیر برده بودم. تا تعمیر شود، روزنامهای را که همراه داشتم ورق میزدم.
حرف کشیده شد به انتخابات. استادکار خیلی شاکی بود از رد صلاحیت رفسنجانی. شاگردش
میگفت اگر خاتمی آمده بود، همه مردم به او رأی میدادند. یک مشتری میگفت زمان
رفسنجانی هم گرانی بود ولی بازار، کار میکرد. بحثهای غریب و عجیبی بود. حیرتم را
از این طرز فکر نزد کسانی که مثل من نوعی خبرخوان حرفهای نیستند و در شبکههای
اجتماعی بیهوده و باهوده! نمیچرخند، بلافاصله با یکی از دوستان در میان گذاشتم. این
حرف استادکار را هم برایش تکرار کردم که گفته بود: «اینها سال 88 خیلی ظلم کردند و
باید تقاص پس بدهند.»
.
...
دیشب، و دو ساعت بعد از پایان انتخابات بود که نم نم باران خبرهای خوب شروع شد.
.
دوم)
علیالظاهر دوستان حامی قالیباف (نفر دوم انتخابات) دارند کاسه و کوزه شکست را سر
جبهه پایداری میشکنند. لابد کسانی هم سراغ ولایتی و حداد میروند که تحت لوای
«اصولگرایی» به ائتلاف نرسیدند. به نظر من اما این کاسه و کوزهها را باید سر مردم
بشکنند که توی نظرسنجیها همه چیز را نمیگویند! مقصر مردماند که وقتی بوقهای کر
کننده تبلیغاتی اصولگراها – از صدا و سیما و کیهان و فارسنیوز و رجانیوز گرفته تا
منابر اختصاصی و احزاب و علامهها و سردارها و آیتاللههای مدرّس – استراتژی و
ایده از خود در میکنند، ادای «سکوت علامت رضاست» از خود صادر میکنند، یا حتی
بدتر: سرشان را به علامت تأیید تکان میدهند و آن، «همه چیز داران» اغفال شده را
به بد خطایی راه میبرند! این نوع «شوکه» شدن، محصول هُل دادن مردم برای ابراز نظر
در مخفیگاههاست و از آن جمله، مخفیگاهی به اسم «صندوق رأی» ... بر جبهه ملول «پایداری»
سخت نگیرید.
.
سوم)
دولت آینده دولت بدبختی است! یک خرابه تحویل میگیرد؛ چه در حوزه اقتصاد و چه در
حوزه بینالملل. اعتماد عمومی به عنوان سرمایه اصلی توسعه، به کلی مخدوش است و
دقیقا به همین دلایل، به هیچ چیز به اندازه امید و تدبیر و همراهی همگانی نیاز
ندارد. به نظرم روحانی اگر بتواند از رقیبان خود در انتخابات، در دولت آینده
استفاده کند، پیام مثبتی به جامعه منتقل خواهد کرد.
.
.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر