روزنامه «وطن امروز»، و به نقل از این روزنامه: خبرگزاری فارس، یک هفته مانده به چهارساله شدن آغاز به کار شبکه تلویزیونی «بی.بی.سی فارسی»، گزارشی علیه برخی مجریان برنامه «نوبت شما»ی این شبکه منتشر کردهاند و طی آن، با استناد به منابع خبری پنهان خود، ظاهرا متن بازجویی از همکلاسیهای یکی از این مجریان در دوران اقامت و تحصیل در ایران، و همچنین نوشته و یادداشتهای عمومی و خصوصی مجریان در شبکههای اجتماعی، اتهامات امنیتی و اخلاقی(؟) مختلفی علیه آنان مطرح ساختهاند(+). این البته نخستین بار نیست که چنین اتفاقی میافتد؛ مقاطعهکار مرسوم چنین پروژههایی «باشگاه خبرنگاران جوان صداو سیما»ست که پیشتر بارها از این در وارد شده است.
.
تأیید
یا رد این اتهامها، نیاز به منابع اطلاعاتی موثق و البته اظهارات خود افراد متهم شده
دارد؛ اولی که در اختیار عموم قرار نمیگیرد، دومی هم ممکن نخواهد شد (گمان بر این
است که این اتهامها نیز مثل اتهامهای قبلی، با بیاعتنایی و سکوت روبرو شود). از
این لحاظ راندن مرکب سخن و نظر در دور تکذیب یا تأیید کلیات و جزییات این اتهامها،
راندن در دوری باطل است؛ شاید درست بر خلاف گفتن از قصد و غرض این گونه تنها به قاضی
رفتنهای امثال روزنامه «وطن امروز»، خبرگزاری فارس و باشگاه خبرنگاران جوان.
.
طرح دو
سئوال و بررسی آنها، در این باره میتواند گرهگشا باشد:
.
- آیا می توان از طریق زیر سئوال بردن رفتار و زندگی خصوصی کارمندان یک سازمان، کل سازمان را زیر سئوال برد؟ حتی با فرض این که ارزشهای اخلاقی جوامع غربی، همان ارزشهای اخلاقی جوامع سنتی باشد (که صد البته نیست و این نکته، بسیار مهم است!). جالب آن که واکنش اخیر مدیران ارشد بی.بی.سی (در حد استعفای مدیر کل آن) در پی رسوایی جنسی یکی از مجریان درگذشته و مشهورشان، نمونهای در جامعه مدعی ارزشهای سنتی اخلاقی (از جمله ایران) ندارد.
- چرا باید بی.بی.سی فارسی زیر سئوال برود؟ به این دلیل که این شبکه راه موافقان تام و تمام نظام سیاسی ایران را برای حضور و ابراز نظر و وجود در این شبکه بسته است؟ این پاسخ نباید درست باشد؛ علاوه بر این که این شبکه بارها از رد درخواستهایش برای گفتگو با منابع رسمی و حکومتی در ایران خبر داده، ممنوعیت کامل حضور و فعالیت این شبکه در ایران و همکاری با آن توسط شهروندان ایرانی، از همان ابتدا، از بیتابی مدیریت رسانهای کشور بابت شکسته شدن انحصار خبررسانی به مردم ایران خبر میدهد. اما خبر بدتر برای این مدیریت رسانهای آن که با وجود این محدودیتها بی.بی.سی فارسی توانسته اعتماد مردم را به خود جلب کند. یک نظرسنجی در پایتخت ایران نشان میدهد که در سال ۸۹ مخاطبان ماهواره در تهران، نسبت به یک سال گذشته افزایش ده درصدی داشته. در تحقیق دیگری در تهران، نزدیک به ۶۹ درصد از پاسخگویان اعلام کردهاند که ماهواره دارند و بیش از ۳۹ درصد از پاسخگویان (که بیشترین گروه نیز هستند) از شبکه فارسی بی.بی.سی استفاده میکنند. طبق یافتههای این پژوهش، اطمینان به صدا و سیما به نسبت سایتهاي اینترنتی و شبکههاي ماهوارهاي به شکل محسوسی کمتر شده(+). در چنین فضایی، تخریب اعتبار یک رسانه رو به رشد در جلب مخاطب، طبیعتا از جمله می تواند منجر به کاویدن و تجسس در زندگی خصوصی کارکنان آن رسانه نیز شود که معلوم نیست با کدام معیار اخلاقی تطبیق دارد.
.
مقابله
با رسانههایی که تبدیل به رسانه «شهروندان بیرسانه» میشوند، سابقهای طولانی به
اندازه سابقه خود «رسانه» و سابقه مدیریت «دانستن مردم» توسط حاکمان دارد. در این
تعارضها، برخی مقابلهکنندگان، به راحتی مشغول «نقش ایوان» شدند، و البته هنوز «میشوند».
.
گزارش فارس رو خوندم و راستش حالت تهوع بهم دست داد از تخیل اون آدمی که این گزارش رو نوشته بود
پاسخحذفمن نمی دونم همچین مطالبی کدوم قشر جامعه رو نشونه گرفته و کدوم قشر از جامعه قراره انقد نادون باشه که همچین مطلبی رو در این سطح از لجن پراکنی باور کنه... این مطلب دیگه اسم کسی نبود که توش نباشه و به روزنامه ها ومجله هایی که هنوز بعضیاشون منتشر می شن هم هرچی خواسته بود گفته بود... ببخشید خیلی عصبانیم الان
گیرم همه آنچه علیه مجری ها نوشته درست؛ خب که چی؟
حذفیک عده ای هستند که باید با همین زباله ها سیر شوند؛ همانها را می خواهند سیر کنند ... کار این ها از جذب گذشته؛ می خواهند سرعت دفع را پایین بیاورند!