۱۳۹۱ آبان ۱۲, جمعه

شعر جمعه – 5

هزار و یک شب دیگر، مرا ببر به خیالی
که قاف قصّه در آن جا، شروع غصّه نباشد
.
.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر