نخست: خاطره هاشم صباغیان از دوران
تحصیل: «هر سال در سالروز 16 آذر دانشکده فنی دانشگاه تهران در هر شرایطی تعطیل میشد.
رسم این بود که ساعت 8 صبح در محلی که تیراندازی شده بود، دانشجویی می ایستاد و
اعلام میکرد که امروز به مناسبت شهادت دانشجویان به کلاس نخواهیم رفت و کلاسها
را تعطیل خواهیم کرد. یادم هست یک سال، 16 آذر مصادف با روز جمعه بود. مهندس
بازرگان روز شنبه (فردای 16 آذر) که به کلاس درس آمد، اعلام کرد چون دیروز 16 آذر
بود و ما نتوانستیم دانشکده را تعطیل کنیم، و حفظ احترام این روز بسیار ضروری است،
من امروز درس را تعطیل میکنم.»
.
نکته 1: قاتل آن سه دانشجو در روز 16
آذر، رژیم شاهنشاهی بود اما طی سالهای اخیر است که برگزاری مراسم روز دانشجو با
اشکال و موانع جدی روبرو شده!
.
دُیّم: خاطره جلال رفیع (از دانشجویان
مبارز قبل از انقلاب و فعلا روزنامه نگار): «ناصر کاتوزیان (استاد دانشگاه تهران)
در زمان انقلاب سفید (سال 42 – 41) سابقه مخالفت (به لحاظ حقوقی) با اصول شاه و
ملت را در پروندهاش داشت و در اطلاعیهای که اسم او در راس آن بود، اظهار شده بود
شاه طبق قانون اساسی، حق طرح چنین اصولی را به نام خود ندارد. بعد از این که
اطلاعیه به دست شاه رسیده بود، شاه عصبانی شده و دکتر سید حسن امامی را احضار کرده
بود (وی در دانشکده حقوق، استاد حقوق مدنی بود و دکتر کاتوزیان از شاگردان وی
محسوب می شد). شاه به او گفته بود چند تا جوان کم سن و سال چه می گویند که در
اطلاعیهشان برای من تعیین تکلیف کرده اند؟ دکتر امام گفته بود: قربان این تقصیر ماست
که این چیزها را به اینها آموختیم! اینها مطالبی است که در علم حقوق وجود دارد و
این افراد هم فکر می کنند قانون را باید اجرا کرد! ... شاه گفته بود پس چطور رییس
جمهوری فرانسه حق داشت که اصولی را به رفراندم بگذارد؟ دکتر امامی هم پاسخ داده
بود: دلیلش این است که آنها این حق را برای رئیس جمهوری خود در قانون اساسی گنجاندهاند!
شاه پس از شنیدن صحبتهای دکترامامی ابراز تمایل کرده بود که ملاقاتی با کاتوزیان داشته
باشد ... اما کاتوزیان نمی پذیرد.»
.
نکته 2: ندارد!
.
سیّم: خاطره اصغر دادبه (استاد فلسفه و
ادبیات و مدیر گروه ادبیات دائره المعارف بزرگ اسلامی): «]غلامحسین صدیقی (آخرین وزیر
کشور محمد مصدق) استاد دانشگاه تهران بود[
... روزی از روزها که استادان قرار بوده تا به دیدار شاه بروند، از
ایشان نیز می خواهند تا به جمع دیدارکنندگان بپیوندد. استاد می پرسد: این که من
باید به دیدار ایشان بروم، قانون است؟ پاسخ می دهند: "خیر، قانون نیست."
استاد می گوید: پس قانوناش کنید تا من طبق قانون بیایم.»
.
نکته 3: وزیر کشور دولت مصدق اجازه
تدریس در دانشگاه داشته؛ ناز هم می کرده! در عین حال کامران دانشجو، وزیر علوم
دولت احمدی نژاد، گفته: «چون دانشگاه محل تربیت نیروی انسانی متناسب با ارزشها و
آرمانهای انقلاب است، استادان سکولار نمی توانند در آن تدریس کنند.»
.
.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر