۱۳۹۰ آذر ۲۲, سه‌شنبه

میوه ارتباط


یکی از بلاگرهای خوب ارزشی در یادداشتی با اشاره به در اختیار گرفتن یک فروند هواپیمای مدرن جاسوسی آمریکا توسط سپاه، به چند نکته (غیر از نکات فنی مساله) درباره جنگ اطلاعاتی و تبلیغاتی ایران و آمریکا اشاره کرده و از جمله نوشته: "مگر آمریکا و دوستانش همیشه ادعا نمی‌کنند ایران کشوری ضعیف، عقب مانده و منزوی است؟ پس دلیل این همه فشار و تخریب و تهدید و تحریم و جاسوسی و حتی تجاوز به حریم هوایی ایران چیست؟ اگر ما ضعیف و منزوی هستیم چه دلیلی برای این همه دشمنی وجود دارد؟ با آدم ضعیف چطور رفتار می‌کنند؟ بهترین راه برای منزوی‌تر کردن او چیست؟ او را به حساب بیاورند یا نه؟ تنها پاسخی که می‌توان برای این سوال ارائه کرد، ترس آمریکا از قدرت سیاسی و نظامی ایران و اهمیت جمهوری اسلامی در دنیاست. حتی اگر ایران طبق ادعای آنها ضعیف و منزوی هم باشد، با همین وضعیت، قدرت و هیمنه‌ی ظاهری آمریکا را به چالش کشیده و منافع او را در منطقه و جهان به خطر انداخته و نقشه‌ها و تئوری‌ها و بافته‌های او را برای مدیریت منطقه و دنیا نقش بر آب کرده است".
.
در واکنش، یک عضو حامی جنبش سبز در گوگل پلاس (با اسم مستعار "سر میاد زمستون") بدون دست بردن در ساختار پاراگراف بالا، بخش مذکور یادداشت این وبلاگ نویس منتقد جدی جنبش سبز را چنین بازنویسی کرده: "مگر حکومت و حامیانش ادعا نمی‌کنند جنبش سبز ضعیف، عقب مانده و منزوی است؟ پس دلیل این همه فشار و تخریب و تهدید و تحریم و جاسوسی و حتی تجاوز چیست؟ اگر ما ضعیف و منزوی هستیم چه دلیلی برای این همه دشمنی وجود دارد؟ با آدم ضعیف چطور رفتار می‌کنند؟ بهترین راه برای منزوی‌تر کردن او چیست؟ او را به حساب بیاورند یا نه؟ (...) تنها پاسخی که می‌توان برای این سوال ارائه کرد، ترس حکومت از قدرت سیاسی و اجتماعی جنبش سبز و اهمیت این جنبش در دنیاست. حتی اگر جنبش سبز طبق ادعای آنها ضعیف و منزوی هم باشد، با همین وضعیت، قدرت و هیمنه‌ ظاهری حکومت را به چالش کشیده و منافع او را در منطقه و جهان به خطر انداخته و نقشه‌ها و تئوری‌ها و بافته‌های او را برای مدیریت منطقه و دنیا نقش بر آب کرده است"(+)
.
*
نتیجه گیری:
.
نخست - این یک نمونه موفق در شکار تناقض است و البته میوه گوارای "ارتباط". اگر این حامی جنبش سبز صرفا به خواندن اخبار و یادداشت همفکران خود قناعت می کرد، چنین اتفاقی نمی افتاد. سود این اتفاق، در تلنگر به وجدان های بیدار است و رد انتقادها و تخریب های ناعادلانه علیه جنبش سبز و البته رواج دادن انصاف.
.
آخر – این به آن معنا نیست که ما حامیان جنبش سبز دچار تناقض و دوگانگی در ارزش ها و معیارها نیستیم. هر چند در انتشار ایده و تحلیل و خبرها، شدیدا دچار مضیقه ایم، ولی این نباید باعث خو گرفتن به ارزش های دو گانه باشد. راه چاره، تمرین و خود انتقادی است. به رخ کشیدن بی تعارف تناقض های خواسته و ناخواسته خودمان. این راهی است، که بی تردید به بلوغ و ریشه دارتر شدن  جنبش اخلاقی سبز منجر خواهد شد.
.
.
این پست و کامنت هایش در گوگل پلاس(+)
.
.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر