۱۳۹۰ شهریور ۱۲, شنبه

آن دو شهید



در مجموعه عکس های جنگ، زیر عکس بالا می نویسند: "عکاس: ناشناس". در توضیح عکس هم معمولا اسمی از شهدا نیست، چون کسی نام آن ها را نمی داند. مجله "همشهری داستان" در شماره شهریور خود از قلم احمد دهقان (نویسنده رمان معروف "سفر به گرای 270 درجه")، حکایت این عکس را منتشر کرده
.
عکس مربوط است به 21 دی ماه سال 65، سومین روز عملیات کربلای پنج در شلمچه، وقتی که گروهی از نیروهای ایرانی در محاصره نیروهای عراقی گیر افتاده بودند. احمد دهقان، خود به عنوان شاهد عینی، نوشته که توی یکی از سنگرها، عباس حصیبی (شهید سمت چپ در عکس) و علی شاه آبادی (شهید سمت راست که یکی از سمینوف چی های دسته ادوات بوده)، کنار هم نشسته بودند که تیر سمینوف عراقی می خورد توی سر حصیبی و رد می کند، می خورد توی سر دومی. سر حصیبی را باند پیچی کرده بودند ... عکس را هم رضا احمدی با دوربین علی شاه آبادی گرفته
.
.
اگر عکس را نمی بینید، اینجا را کلیک کنید
.
.

کامنت همرزم شهید: عباس حصیبی تنها پسر خانواده بود از بچه های باحال بسیج مسجد انصار الحسین (ع) انتهای خیابان پنجم نیروی هوایی (شرق تهران). شهید شاه آبادی (نفر پشتی) هم از بچه های همان محل بود. عکاس هم شهید رضا احمدی است که در عملیات غدیر در منطقه پاسگاه زید در پد مرزی در سال 67 به شهادت رسید. خوشا به حال آنانکه با شهادت رفتند
.
.
.

۳ نظر:

  1. این کامنت ها در گودر:

    
    Danesh Maleki:
    خوشا به حال آنان که رفتند برای سربلندی ایران و جلوگیری هر تعرضی به خاک و مردم میهنمان فرقی نداشت از کدام رنگ و نژاد و قوم و دینی هستند پیرو ولایت هستند یا نیستند بلکه هم وطنشان بودند
    .
    
    Farnoosh ...
    :(
    .
    
    nc siavash:
    بابا یک کتاب گنده ای داشتن پر از عکس های شهدا و زندانی های زمان شاه من بچه که بودم می شستم ورق می زدم هی مالیخولیایی می شدم بعدا مامان رد کرد رفت اون کتابو.تازه شاید به 300 ورق هم نمی رسید حالا دارم فکر می کنم اگر کسی یک کتاب از این دوره....وای خدا
    .
    
    azoli a:
    آنان که رفتند کاری حسینی کردند
    ماها که مانده ایم باید کار زینبی کنیم
    .
    
    reme:
    آخ‌خ‌خ

    
    Seno Bar:
    آدم هرجایی (...) بگه و مسخره کنه یه جایی هس که کم بیاره. من اینجا کم آوردم
    .

    Mojtaba Taghavizad:
    این عکس این عکس این عکس...
    یه عمری داستان ساختیم با این عکس.
    سپینود یه اعتراف کنم؟
    من با جنگ بزرگ شدم. وقتی بابام هست با اون سینه ی... یعنی هنوز جنگ برام تموم نشده. اونوخ وقتی اولین مجموعه داستانی که دارم جمع می کنم مجموعه داستان جنگه , خیلی می ترسم. من بدهکارم.می ترسم نتونم دینمو ادا کنم

    
    Shervin Javadi:
    ای وای

    
    mahsaee:
    وای خدا...تازه یادم رفته بود یکم:((((((

    پاسخحذف
  2. عباس حصیبی تنها پسر خانواده بود از بچه های باحال بسیج مسجد انصار الحسین (ع) انتهای خیابان پنجم نیروی هوایی (شرق تهران) شهید شاه آبادی (نفر پشتی) هم از بچه های همان محل بود عکاس هم شهید رضا احمدی است که در عملیات غدیر در منطقه پاسگاه زید در پد مرزی در سال 67 به شهادت رسید. خوشا به حال آنانکه با شهادت رفتند. هم رزم شهید

    پاسخحذف
  3. این عکس و می زارم رو دیستاپم تا یادم نره که چه گلایی تو این مملکت پرپر شدن تا ما راحت زندگی کنیم .
    مرحبا به غیرتشون

    پاسخحذف