۱۳۹۰ فروردین ۲۱, یکشنبه

ثبوتی، شهریاری ... و ما



سال گذشته نام دو استاد زنجانی فیزیک برای مدتی فضای رسانه ای کشور را تحت تاثیر شدید خود قرار داد.
*
سی ام مرداد ماه سال 89، ناگهان پروفسور یوسف ثبوتی(+) طی حکمی از سوی وزیر علوم از ریاست "دانشگاه تحصیلات تکمیلی در علوم پایه زنجان"، دانشگاهی بسیار معتبر که خود بانی آن بود، برکنار شد. تغییر رییس این دانشگاه با وجود آن که در ادامه موج تصفیه روسای دانشگاه های کشور در دولت دهم روی می داد، با واکنش های بی سابقه مردم و دانشجویان مواجه شد. پروفسور ثبوتی یکی از مفاخر مسلم زنجان است که با وجود سوابق درخشان علمی و امکان تدریس و زندگی در اروپا و امریکا، با سختی های فراوان یکی از معتبرترین دانشگاه های علوم پایه را در زادگاه خود بنا کرده بود. او همواره مورد احترام عموم مردم زنجان بوده و هست. رابطه دوستانه وی با دانشجویان نیز بسیار فراتر از رابطه "استاد – دانشجویی"، به تعبیر خود دانشجویان به رابطه "پدری – فرزندی" تبدیل شده بود. اما تصمیم جدی دولت برای کنار گذاشتن وی از سویی و سطح درک و شعور معاون وزیر دولت از سوی دیگر وقتی آشکار شد که بعدتر معاون وزیر علوم اعلام کرد که مصمم بوده تا پای "شهادت" جلو برود تا دکتر ثبوتی از ریاست این دانشگاه کنار گذاشته شود! اعتراض های مردمی منجر به تعویق برگزاری مراسم معارفه رییس جدید دانشگاه شد ولی به هر جان کندنی بود، از جمله عبور دادن مدیران مدعو به مراسم معارفه از روی تن و بدن دانشجویان متحصن، این مراسم برگزار شد. دوستان مطبوعاتی اصلاح طلب در زنجان دست به کار انتشار ویژه نامه ای وزین در تجلیل از پروفسور ثبوتی شدند که با استقبال گسترده مردم روبرو شد. وبلاگ نویسان زنجانی نیز سنگ تمام گذاشتند و در این باره یادداشت ها و اخبار لحظه به لحظه ای از اوضاع دانشگاه و شهر منتشر کردند که حتی شبکه های فارسی زبان ماهواره ای را نیز ناچار به توجه به آن ها کرد. جماعت اصلاح طلب زنجان اندکی بعدتر در یک مراسم ویژه افطاری هم حسابی از پروفسور ثبوتی تجلیل کردند.
*
صد روز بعدتر در جریان یک اقدام تروریستی دکتر مجید شهریاری (+) در تهران کشته شد. وی متولد سال 45 در زنجان بود. شهریاری با کسب رتبه دو در سال ۶۳ در آزمون ورودی دانشگاه امیرکبیر در رشته الکترونیک پذیرفته شده و چهار سال بعد با کسب رتبه نخست در رشته مهندسی هسته ای ادامه تحصیل داده بود. وی در سال ۷۷ موفق شده بود که دکترای خود را  در رشته تکنولوژی هسته‌ای از دانشگاه امیر کبیر دریافت کند. ترور وی با جنجال سیاسی و رسانه ای روبرو شد به طوری که حتی دبیر شورای عالی امنیت ملی در جریان اولین کنفرانس خبری خود بعد از مذاکره با اتحادیه اروپا، تصویر دکتر شهریاری را در مقابل تریبونی قرار داد که خود پشت آن قرار گرفته بود. اسراییل و آمریکا متهم به مشارکت در ترور شدند و بعد بلافاصله دکتر شهریاری از یاد مردم رفت ... اینک – تا جایی که من دیده ام – تنها یک تصویر از دکتر شهریاری روی بنری چاپ شده و در میدان کوچمشکی زنجان در کنار شهیدی دیگر نصب است.
*
دوستان ِ دکتر شهریاری از سطح دانش و همچنین  فروتنی او حرف ها و خاطره های بسیار دارند؛ با واسطه، بعضی ها را شنیده ام اما تا جایی که می دانم هیچ نشریه ای و هیچ وبلاگ نویسی این ها را پی نگرفت و ننوشت. وقتی دولت از نمد ترور دکتر شهریاری برای خود کلاه ساخت (حق نداشت؟)، ما رفتیم و کنار نشستیم از بس از دولت خوشمان نمی آید، به "عسل" که دست می زند؛ در خیالمان می شود "زهرمار" ... ولی دکتر شهریاری دولت نبود ... و ما بی انصافی کردیم.
پرفسور ثبوتی بسی معروف تر بود، این را همه می پذیرند. ما خواستیم ظلمی را که به نظر خودمان در حق او و دانشگاه و شهر زنجان کردند، و او را نامحترمانه کنار گذاشتند، جبران کنیم. غم مان را جاری کردیم در نوشته هایمان، در حرف هایمان ولی حق دکتر شهریاری هم این همه بی اعتنایی نبود. باید دستمان را می رساندیم به دوستانش تا این افتخار را پرآوازه تر کنیم.
ما – کسانی که خود را منتقد جدی وضعیت کنونی کشور می دانیم – و آن ها – کسانی همفکر و هم شأن معاون وزیر علوم که شأن شهادت را هم قربانی یک عزل و نصب کینه توزانه می کنند – گناهکاریم ... سیاست زدگی، نه صرفا خودمان که "سیاست زدگی" همه چیز، گاه مشام انصاف مان را به راحتی از کار می اندازد.
*
بنر ِ بی روح عکس دکتر شهریاری را که در میدان کوچمشکی زنجان دیدم، گزیده شدم.

۷ نظر:

  1. جدا از این مسئله که من دکتر شهریاری را نمی شناختم موضوعی که برای من باعث پرهیز از وی شد خطرات نوشتن بود. بدون تعارف به شخصه اگر می خواستم در مورد آن ماجرا بنویسم برایم جالب بود که مگر ایشان چه کاره بوده اند که در فهرست تحریم ها قرار داده شده اند؟> بعید می دانم یک استاد دانشگاه به صرف دانش و تحقیقات خود اینچنین در فهرست رسمی تحریم قرار بگیرد. از آن بدتر ماجرای ترور بود که اصلا تفهمیدیم چه شد و چه کسی آمد و چه کسی رفت و خود نظام هم یکی دو روز بعد بی خیال شد

    پاسخحذف
  2. آرمان جان ... من هم دقیقا مثل شما! به همین دلیل با یه کمی دلیل بر پایه همشهری بودن با آن مرحوم (!)، به نظرم باید روی شناخت و شناساندن شخصیت علمی او باید کار می کردیم (خودم و دوستان بلاگر و مطبوعاتی زنجانی بیشتر مد نظرمه) ... در مجموع هم معتقدم بعضی وقتا بیش از اندازه سیاسی می شیم

    پاسخحذف
  3. دوست عزیز آقای معینی. از قدیم گفتن هرکی خریزه میخوره باید پای لرزش هم بشینه. من خودم یک استاد دانشگاه هستم. الان برای من امکان این هست که در یک پروژه 10 میلیارد تومانی صنایع دفاع وارد بشم در امر کنترل موشک و حداقل درامدی که برام داره در طول یک سال بالغ بر 500 میلیون تومان هست. در پروژه های نظامی پول بی حساب هست. اما خب باید پی اینکه ممکنه یک روزی بخوان حذفت کنن رو هم باید به جان بخری. این آقای شهریاری رو ما خوب می شناختیم. ایشون پروژه ها ی میلیاردی هسته ای رو درگیر شده بود و پول خیلی خوب و ثروت خیلی زیادی هم بدست آورده بود. خب یک روزی هم حذفش کردند حالا من نمی دونم کی او رو حذف کرد آیا کاره اسرائیل بود یا کاره خودیها اما کسی که خربزه می خوره باید پای لرزش هم بشینه و جای گله نداره.

    پاسخحذف
  4. استاد دانشگاه ناشناس : آقای معینی هم دقیقا همین مطلب رو گفتن که گاهی زیادی سیاست زده میشیم . به این فکر نمیکنیم که ایشون یه نخبه ی فیزیک بوده و افتخار شهر ، فقط به این فکر میکنیم که چون دولت فلان کار رو کرده ما نباید اون کار رو بکنیم .
    به هر حال خدایش بیامرزد.

    پاسخحذف
  5. دوست ناشناس! به گمانم خیلی بی رحمانه قضاوت کرده اید. خیلی راحت از "حذف" گفته اید.

    پاسخحذف
  6. این همان محمد معینی با انصافی است که می شناسم .
    و اما ای استاد دانشگاه ناشناس ! دلم به درد می اید وقتی که افراد سنگدل و بی رحمی مانند شما را می بینم . من می خواهم از اقای معینی پا را فراتر بگذارم و بگویم که من به ایرانی بودن دکتر شهریاری افتخار می کنم نه فقط به زنجانی بودنش . امثال دکتر شهریاری ها فخر ایران و ایرانی هستند ؛ انسان هایی نامیرا که یادشان در خاطرمان خواهد ماند . خدایش بیامرزد .

    پاسخحذف
  7. دوستان با احساس اما احتمالن جوان و کم تجربه من! منظور من این نبود که از مرگ ایشون خوشحالم و یا اینکه حق ایشون بود که به طرز فجیعی به قتل برسه. نه اصلن منظور من این نبود. بلکه من گفتم کسانی که مسیری به این شکل رو طی می کنند از همون اول باید خودشون رو واسه مشکلات و یا حذف شدن آماده کنند. اینکه گفتین ما زیادی سیاسی هستیم، باید بگم مساله هسته ای از ابتدا تا انتها سیاسی هست. شما یک نقطه علمی و فنی در جریان هسته ای نشون بدین؟ جمهوری اسلامی از ابتدا تا الان با قضیه هسته ای بصورت سیاسی برخورد کرده وگرنه دعوا سر یک قضیه علمی که نباید منجر به توقف پیشرفت در صد زمینه علمی دیگر بشه!! مشکل از ما نیست، مشکل از کسانی است که مساه هسته ای رو کلن سیاسی کردن و دانشمندانی هم که به وسوسه پول و ثروت وارد این گرداب هسته ای میشوند از ابتدا باید به خطرات اون هم توجه کنن.

    پاسخحذف