۱۳۸۹ دی ۲۲, چهارشنبه

چهار پاره – 10


نکنید این کار را رفقا! با سقوط هواپیما شوخی نکنید ... تصور کنید خانواده داغدار یکی از کشته شدگان سقوط هواپیما این اسمس را بگیرد: "شهادت را با ما تجریه کنید / هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران". حرف های نامربوط وزیر راه را بتوانند قورت بدهند، هنر کرده اند. این طوری قبح مرگ آفرینی مسافرت هوایی در ایران هم رنگ می بازد ... می دانید ما ایرانی ها یک درصد جمعیت دنیاییم ولی سی درصد تلفات سوانح هوایی؟ ... شوخی نکنید با "داغ"؛ از این به بعد لااقل لطفا
*
آخرین مصاحبه میرحسین را از دست ندهید(+). درخشان ترین جمله آن، به نظر من، اینجاست: "سبز بودن ما به این معنا نیست که می خواهیم همه را به رنگ خود در آوریم و یک رنگ کنیم، آن طور که انحصارطلبان و اقتدارگرایان برای همه رنگ و رای خویش را تجویز می کنند. سبز بودن زیستن در کنار یکدیگر با درک تفاوت ها و اختلاف آراء و نظرات و سلایق یکدیگر است. اگر اقتدارگرایان و رسانه های شان می کوشند ترک های ایجاد شده در خانواده ها و جامعه را پررنگ کنند، ما باید بکوشیم با پذیرفتن این اختلاف ها نسخه ای برای زیستن مسالمت آمیز در کنار یکدیگر ارائه کنیم.  آگاهی بخشی در عین مسالمت،  موثرترین سلاح علیه خشونت و پراکندن بذر های تفرقه و جهل است" ... طعنه فوق سنگین اش به جلال الدین فارسی ِ بددهن هم خوب بود! جلال الدین فارسی در این یک سال و نیم گذشته از ادبیات موهنی علیه جنبش سبز استفاده کرده. میر حسین به ماجرای قتل یک دوستدار طبیعت توسط جلال الدین فارسی در حدود بیست سال قبل اشاره می کند و می گوید: "... وقتی کسی که به خاطر یک کبک یک انسان محترم را به قتل رسانده ادعا کند شخص عالمی مثل آقای خاتمی قرآن را نمی فهمد ...". با دکتر مرندی، وزیر بهداشت کابینه خودش با ملاطفت توام با تعجب برخورد کرده و گفته: "برای چندمین بار یکی از وزرای زمان دفاع مقدس با استناد به یک نشریه غربی به صورت ترجیع بند نقل قولی از بنده می کند که با توجه به خدمات ایشان به بهداشت کشور تا کنون صبر کردم که چیزی نگویم. بنده تعجب می کنم ایشان که ادعای مسلمانی دارد، علیرغم این همه مدرک و سند و سخنرانی و اطلاعیه های بنده و بحثی که یک بار با ایشان کردم به قول یک نشریه آمریکائی تکیه می کند و از آن فراتر می رود و برخلاف گفته ها و کردار قدیم خود در مورد گذشته سیاسی اینجانب به قضاوت می نشیند. مگر آن که بگوییم در آن موقع تظاهر می کرده است". احتمالا منظور میرحسین نقل ناقص گفته ای از وی در مجله تایم است که دکتر مرندی چند وقت پیش خودش گفت که میرحسین با او تماس گرفته و موضوع را برای رفع سوتفاهم توضیح داده ولی مثل این که این وزیر دوران جنگ و نماینده فعلی تهران در مجلس، برنامه دیگری دارد!
*
برایم اسمس زده بود که "سلام صبح به خیر. باور کن دیشب شام سنگین نخوردم ولی خواب دیدم سروش سخنران نماز جمعه ی بندره" و بعد شکلک خنده ... برایش نوشتم: "شکلک خنده - خبری در راه است ... نشان می دهد امید داری؛ تبریک" ... که یعنی من تعبیر خواب هم می کنم!
*
"ا.و" بعد از هشت روز و "س.محمدی" بعد از ده روز بازداشت در زنجان، آزاد شدند. در این مدت وبلاگ هر دو فیلتر شد

۱۶ نظر:

  1. همیشه خوش خبر باشید جناب معینی عزیز...

    رهگذر

    پاسخحذف
  2. امید فعلا برنده ترین سلاح مان می تواند باشد..
    اگرچه گاهی .. زمانی مثل سقوط می تواند خالی خالی مان کند.. ولی رویاها واقعا به دادمان می رسند که فکر کنیم شاید آینده بهتر شود.. کسی چه می داند!!

    پاسخحذف
  3. http://latidan2.blogsky.com/
    وبلاگ لاتیدان بعد از فیلتر دوباره با آدرسی جدید

    پاسخحذف
  4. یه سوال نامربوظ:
    چرا روی تابوت کشته شدگاهن پرچم ایران انداختند؟
    برای بستند دهن بازماندگانشون اینا هم کشته شده(شهید)ملی شدند؟
    __
    از گودر

    پاسخحذف
  5. شهید که بعید می‌دونم اعلام کنند ولی راست میگی پرچم هم همچین بی‌ربط به نظر میاد چون هیچ قضیه ملی در کار نبوده. شاید خواستند در حد همون روز تشییع جلوی بازماندگان جوسازی کنند که این قربانیان از نظر ملت یا دولت قهرمانان هستند!
    شاید هم فقط روی یک تابوت بوده که متعلق به شخص خاصیه. چون من عکس دیگه‌ای از پرچم ندیدم
    --
    از گودر

    پاسخحذف
  6. ببین کی داره از زندگی مسالمت آمیز در کنار هم و پذیرش آراء مخالف حرف می زنه !!
    __
    از گودر

    پاسخحذف
  7. تجربه ی شهادت با هواپیمایی جمهوری اسلامی رو تبلیغ می کنن حتماً !!!
    __
    از گودر

    پاسخحذف
  8. احتمالا" پرچم رو واسه کادر پرواز گذاشتند
    --
    از گودر

    پاسخحذف
  9. اشاره میرحسین به جنایت جناب فارسی خیلی بجا بود. البته مرحوم رضاخانی جنگل بان نبود. ایشان صرفا یک دوست دار طبیعت و فعال حامی حقوق حیوانات بودند. متاسفانه چنین گرایش هایی آنچنان فراتر از میانگین درک اجتماعی در آن زمان بود که ایرانیان بلافاصله قضاوت کردند اگر کسی از شکار پرندگان گلایه کند حتما جنگل بان یا شکاربان بوده است. البته این نکته هم نباید فراموش نشود که ایشان در زمین های شخصی خودشان به آقای فارسی اعتراض کرده بودند و از این جهت هم فارسی یک متجاوز بود
    --
    از گودر

    پاسخحذف
  10. آرمان عزیز! از توضیحت ممنون ... اصلاح می شود

    پاسخحذف
  11. ممنون از توجهتون جناب معینی ، سریعا متوجه اشتباه من شدید، همچنان خوش خبر باشید ...

    پاسخحذف
  12. خوب به همدیگر نون قرض می دهید ! با همین توهمات فکر می کنید که « ما بی شماریم » . به نظر من که شما از جمله اقای معینی خیلی زود جوگیر می شوید البته شاید به خاطر اقتضائات سنی تان باشد . هر موقع که این پیام ها را می خوانم اول یاد شخصیت مهران مدیری در سریال طنز مرد هزار چهره می افتم و یه دل سیر می خندم .( اگر سوء برداشت نمی کنید منظورم مطالبی است که در مورد جلال الدین فارسی نوشته اید است )

    پاسخحذف
  13. سلام
    :(

    اما
    نمی دونم چرا جدیدا اصلا میرحسین توو کتم نمیره، برام شده یه ترسو

    پاسخحذف
  14. ناشناس عزیز! ان شاالله این طوری که می گویید نباشد؛ ما متوهم نیستیم؛ سندش هم موجود است!

    پاسخحذف
  15. بله... با مقدسات آدمها شوخي نکنيد.آدم، عزيزش که ميرود همه چيزش براش مقدسه، سنگش، خاکش، گداهاي کنار مزارش، ... و داغش ... خبرش ...کار سختي نيست فهميدنش.

    پاسخحذف