۱۳۸۹ تیر ۱۹, شنبه

کجایی "اِمیر کاستاریکا"ی ِ ما؟


فیلم "زیر زمین" اِمیر کاستاریکا را اگر ندیده اید ببینید؛ شاید شما هم وقتی فیلم به آخر می رسد آرزو کنید کاش ما هم یک "اِمیر کاستاریکا" داشتیم. این فیلم جوایز معتبری را صاحب شده؛ از جمله نخل طلای کن را.
*
داستان فیلم در یوگسلاوی رخ می دهد؛ از چندی مانده به جنگ جهانی دوم شروع می شود و تا جنگ داخلی یوگسلاوی و فروپاشی آن در بیست سال قبل ادامه پیدا می کند. دو رفیق عضو حزب کمونیست می شوند ... جنگ جهانی دوم شروع می شود ... یکی از این دو، آن دیگری و همه آشناهایش را برای دور کردن از شر نازی ها در زیرزمین خانه اش پناه می دهد ولی داستان وقتی "عالی" می شود که تا بیست سال بعد از پایان جنگ هم اجازه نمی دهد این ها از آن زیر زمین بیرون بیایند، برایشان فیلم های آرشیوی جنگ را نشان می دهد، مارش حمله هوایی پخش می کند، غذای سگ بهشان می دهد؛ "چون که جنگ است"، مبادا که بدانند جنگ تمام شده، مبادا وجود دشمن را فراموش کنند، مبادا دیگر تفنگ نسازند که او نتواند بفروشد! آن ها حتی یک تانک در همان زیر زمین می سازند، یک نفر را در زیر زمین اجیر خودش کرده تا حواسش به تنها ساعت زیر زمین باشد؛ او هر روز، شش ساعت، ساعت را عقب می کشد ... همزمان خود آن رفیق، هم معشوق رفیق اش را تصاحب و هم مراتب عالی دولتی را طی می کند و از رفقای نزدیک "تیتو"، رییس جمهور یوگسلاوی، می شود، برای آن دیگری بنای یادبود می سازد، برایش شعر می سراید، فیلم سینمایی از قهرمانی خودش در جنگ می سازد ... این فیلم پر از استعاره است، پر از نشانه. دیدنی است، حتما ببینیدش این درام – کمدی را.
*
"سال 1995، بدون ترديد پر فروغ ترين سال اِمير كاستاريكا در عرصه فيلمسازي بود. او در اين سال شاهكار بلامنازع طول دوران فيلمسازي اش را كارگرداني كرد. يك سورئاليسم ديگر به نام "زيرزمين"، كه البته نه به شيريني "رؤيای آريزونا"، بلكه بسيار تلخ و متاثر كننده. "زيرزمين" تصويري از نگاه سرشار از خشم كاستاريكا در مقابله با دروغ، و مملو از نفرت او به خوش باوري است كه با توسل به تخيل فراوان توانسته به زيبايي آنرا به تصوير بكشد. "زيرزمين"، در واقع با شور و قدرت غريبي روح آزرده و ملتهب كاستاريكا را در قالب افكار بديع و نكته بينانه اش منعكس مي كند. اين فيلم بار ديگر كاستاريكا را به اوج رساند بطوريكه اكثر منتقدان فيلم او را يكي از درخشان ترين آثار سينمايي دهه نود ناميدند و همچنين باعث شد تا نام اِمير كاستاريكا به فهرست انگشت شماري از كارگردانان، كه دو بار موفق به دريافت نخل طلاي كن شده اند، اضافه شود ... ". اطلاعات بیشتر را اینجا بخوانید

۶ نظر:

  1. سلام
    اینا چه جوری انقد خوب بلدند؟
    هنرمند رو انگار محیط می سازه
    مگه نه؟

    پاسخحذف
  2. حالا دیگه حتما این فیلم رو باید ببینم. توضیحاتتون عالی بود.

    پاسخحذف
  3. سلام
    فیلم شاهکار بسیار زیبایی بود هم به لحاظ محتوی و هم به لحاظ فرم.
    به خصوص سکانس شاعرانه پایانی که در فضایی سوررئال حسی نوستالژیک را برمیانگیخت با موسیقی زیبای گوران برگویچ.

    پاسخحذف
  4. با سلام خدمت جناب مهندس.
    اولا:مرسی از قلم شیوا و اعتیاد آور شما که واقعا حرف نداره.
    دوما: ببخشید که کامنتم با مطلب نا مربوطه.
    سوما:یک پیشنهاد:اینکه در رابطه با این تعطیلی های مضر وخارج از قاعده ی دولت یک مطلب بنویسید.یک جایی خوندم ایرانی ها در قبال مصرف این همه انرژی از هر نوع،به طور میانگین روزانه یک ساعت و نیم کاره مفید انجام میدن،حالا با توجه به سیاست های این حضرات بهتر نیست کلا بیان کشور را واسه همیشه تعطیل کنن!اینطوری هم در مصرف انرژی صرفه جویی میشه و هم حماقت ها و شکستهای پی در پی و ضعفهای مدیریتی آقایان کمتر به چشم میاد!

    پاسخحذف
  5. این فیلم واقعا عالی هست.. یک کمدی سیاه از اوج پلستی آدمها.. واقعا ارزش چندبار دیدن داره این فیلم

    پاسخحذف
  6. برای Azam: حتما محیط موثره

    FASAANEH! نه تنها ضرر نمی کنید از تماشایش که لذت خواهید برد

    پیمان! ممنونم ازت بابت معرفی این فیلم خوب

    آریا! ممنون از لطفت. ولی در این باره هایی که نوشته ای، کسان دیگر واقعا مطالب خوبی نوشته اند

    مهتا! قبول دارم؛ می ارزد

    پاسخحذف