به طور آشکار و غیرمترقبه ای روابط ایران و انگلیس طی روزهای اخیر دچار تنش شده است. در یک سوی میدان، دولت انگلیس قرار دارد که بعد از انتخابات همچون بسیاری از کشورهای غربی به روند سرکوب های خشن خیابانی مردم واکنش نشان داده و در سوی دیگر، جمهوری اسلامی ایران قرار دارد که ابتدا با مختل کردن دریافت امواج ماهواره ای برنامه های تلویزیون فارسی بی.بی.سی، سپس زمینه سازی ناتمام برای تجمع مقابل سفارت انگلیس، آنگاه اظهارات صریح رهبری علیه دولت "خبیث" انگلیس در نماز جمعه، در ادامه اخراج دو دیپلمات بریتانیایی، که البته با پاسخ متقابل لندن مواجه شد، و در نهایت بازداشت هشت کارمند ایرانی سفارت انگلیس در تهران بر این تقابل دامن زده اند. دولت جمهوری اسلامی تا کنون، به هر دلیل موجه یا ناموجهی، افکار عمومی را در جریان جزییات بیشتری از دخالت های مورد ادعای خود درباره نقش منفی لندن در وقایع اخیر خیابان های تهران قرار نداده و اظهارات "خنده دار" وزیر امور خارجه ایران را مبنی بر این که بریتانیا "افراد خاص" را در ماه های اخیر با فلان هواپیماها به تهران گسیل داشته، نمی توان در زمره مستندات "عقل پسند" قرار داد چه آن همه می دانند هنوز مرزهای هوایی و فرودگاه های کشور و جریان صدور روادید در اختیار خودِ دولت جمهوری اسلامی است و چنین داستان سرایی هایی عذر بدتر از گناه است! اگر حتی بخشی از این خشم را ناشی از عادت دیرینه سیاستمداران این دیار به ربط دادن مشکلات داخلی به دشمنان خارجی قلمداد کنیم، باز سئوالی با علامت بزرگ وجود دارد که چرا "لندن" بیشترین سهم ناسزا و خشم دولتمردان ایران را به خود اختصاص داده؟ در بازداشت های سیاسی دو ساله اخیر افرادی که به تلاش برای انقلاب مخملی متهم شدند، از هاله اسفندیاری گرفته تا براداران علایی، این دولت آمریکا بود که مظنون اصلی معرفی می شد. اگر بی بی سی فارسی فقط کمتر از شش ماه است که هر روز هشت ساعت برنامه دارد، تلویزیون فارسی رادیو آمریکا سال هاست برنامه پخش می کند و از چندین ماه قبل نیز بیست و چهار ساعته برنامه دارد و از قضا به جریان سلطنت طلب و برانداز نزدیکی بیشتری نشان می دهد. اگر لندن معترض به سرکوب های خیابانی است، آمریکا و آلمان و فرانسه و فراتر؛ اتحادیه اروپا نیز، علیه سرکوب موضع گیری های صریحی داشته اند. وقتی احمدی نژاد می خواهد موضع گیری اوباما را محکوم کند او را متهم به "بی تجربگی" می کند و این یعنی این که اوباما بخشوده خواهد شد ولی در مورد دولتمردان لندن موضع گیری ها صلب و خشن است. به هر روی تا روزی که مستندات "عقل پسند" دخالت لندن در اتفاقات تهران ارائه نشود، همه حق دارند گمانه زنی کنند؛ از جمله من! و مثلا بگویند: " بدون وجود معنوی "یک دشمن خبیث" کار این ملک روی غلتک نیست و حالا که اوباما با دستانی گشاده از تغییر و دوستی سخن می گوید و توپ را به زمین ایران انداخته، نباید این توپ همچنان در زمین ایران باقی بماند، یک تیم سوم به اسم "استعمار پیر" باید در ذهن مردم ایران به زودی تشکیل و توپ به زمین آن فرستاده شود"! /ا
با سلام
پاسخحذفاز دقت نظر شما تشکر می کنم. خیلی از نکات را گفته اید ولی بعضی چیزها هم هست که هنوز بنظرم جای فکر داره.
مگه نه اینکه بازداشت کارکنان ایرانی سفارت انگلیس با این هدف صورت گرفته که بگوید این 3 میلیونی که در تظاهرات فردای انتخابات و تظاهرات بعدی شرکت کردند به "تحریک خارجی ها، علیه کشور" اقدام کرده اند تا زمینه برخورد راحتتر شود و حواس بخش عامی مردم طرفدار وعظ آقایان از خواسته های بحق بخش فرهیخته تر جامعه دور گردد؟ همزمان با این موضوع چرا پارازیت اندازی سپاه روی شبکه بی بی سی برداشته شد؟ آیا رژیم با توجه به اینکه رسانه میلی اش توسط مردم به حاشیه رفته صلاح دیده با این اقدام و گروگان گرفتن از انگلیسی ها موضوع را خبر اول بی بی سی کرده و از اعتبار این رسانه برای اهداف خودش که همانا پرت کردن حواس مردم از اعتراضات خیابانی باشد استفاده کند؟ آیا این سیاستها توافقی وبخش از تئوری آخوندهای انگلیسی است؟ آیا وقت آن نرسیده که با یوتیوب و دیگر روشها یک رسانه واقعا ملی و با مشارکت ملت راه بیاندازیم که محتوای آن متناسب با توافق دولتها دستخوش تغییر نشود؟ نمایش آدمکش های مستقر در بالای مسجد و بسیج لولاگر موجب شد همه چرت و پرت های صداوسیما باد هوا شده و اعتبارش کمتر از قبل شود ولی لازمست این اتفاقات اطلاع رسانی عمومی شود تا تاثیرگذار شود. مطلع هستم که جنایات اعمال شده در حق خیلی از شهدا صحنه های فجیع تر از ندا آقاسلطان بوده که انشاالله با برقراری اینترنت مناسب عیان خواهد شد و لیکن همین یکی که رسانه ای شد خیلی از مردم به ارزش رسانه غیر دولتی پی برده اند(از سربریدن جوانی توسط لباس شخصی ها تا ... ).علی ایحال فکر میکنم بیشتر این تنش رسانه ای است و با توجه به تغییر جهت بی بی سی فکر میکنم امثال آقای صادق صبا و دیگران هم میترسند نکند از یک مسافرت به کشور مادری محروم شوند و خیلی رعایت آقایان را میکنند. این وضعیت راجب صدای آمریکا خیلی موضوعیت ندارد و این احتیاطها را نمی کنند. شاید هم به همین خاطر بود که رژیم فکر کرد اگر به واسطه قطعی بی بی سی مردم مشتری صدای آمریکا شوند خطر بزرکتری آنان را تهدید میکند و پارازیت را قطع کرد تا در وقت مقتضی یا ترتیب آنها را بدهد یا دیشهای مردم را.!
جناب آقای معینی
پاسخحذفبا سلام و احترام
شاید بر کسی علت عزاداری همه ما ایرانیان در چنین روزهایی پوشیده نباشد
و همراهی شما بااین موج قابل پیش بینی و تقدیر میباشد
ولی فکر میکنم که حتما برای نشان دادن این سوگواری راهی مناسب تر از استفاده از نوشتار سفید در زمینه تیره که شرایط یک وبلاگ خوانی همراه با فشار بر چشم ها را فراهم
می آورند خواهید یافت
سپاسگزارم
سلام علی آقای زنجانی عزیز! من راضی به زحمت دوستان نیستم. راه بهتری سراغ داری؟ اصلا دلم نمی خواهد فضای این وبلاگ هیچ فرقی با گذشته نداشته باشد
پاسخحذف