چهل و یک سال پيش در بامداد روز 21 اوت سال 1968 ميلادي مردم اروپا پس از برخاستن از خواب با شنيدن اخبار مبهوت شدند. نيروهاي زرهي پيمان ورشو شامل سیصد هزار نظامي شبانه به دستور لئونيد برژنف ، ديكتاتور شوروي كشور چكسلواكي - جمهوري چك و جمهوري اسلواكي امروزي در آن زمان كشور واحد چكسلواكي را تشكيل مي دادند - را تصرف كرده بودند. /ا
با حمله نيروهاي پيمان ورشو به كشور چكسلواكي بهار كوتاه مدت پراگ پايان گرفت و خزان آن آغاز شد. نيروهاي پيمان ورشو به بهانه درخواست كمك مقامات محلي براي نجات رژيم كمونيستي در اين كشور اروپاي شرقي كه 20 سال پيش از اين تاريخ در سال 1948 ميلادي با يك كودتاي اتحاد شوروي به اين كشور تحميل شده بود دست به اشغال چكسلواكي زدند. در 25 فوريه سال 1948 ميلادي ادوارد بنش ، رئيس جمهور قانوني جمهوري چكسلواكي پس از دو هفته فشار بي امان و آشكار اتحاد شوروي ناگزير شد قدرت را به حزب كمونيست و رهبر آن گوتوالد تسليم كند. در ميان تمام كشورهاي اروپاي مركزي كه پس آزادي از دست نازي ها به اشغال شوروي درآمده بودند، چكسلواكي تنها كشوري بود كه يك سيستم دمكراتيك و در عين حال يك حزب كمونيست قدرتمند داشت. حزب كمونيست چكسلواكي در انتخابات عمومي سال 1946 ميلادي 38 درصد آرا را كسب كرده بود و جايگاه مهمي در دستگاه دولت داشت. پس از كودتا كه به كمك شوروي صورت گرفت، گوتوالد و حزب كمونيست تمام امور چكسلواكي را در اختيار خود گرفتند. به اين ترتيب ، اين كشور براي مدت 40 سال از جهان منزوي شد و به استثناي دوره كوتاه «بهار پراگ» در پشت پرده آهنين قرار گرفت. در روز 5 ژانويه سال 1968 ميلادي الكساندر دوبچك چهل و هفت ساله به مقام دبيركلي حزب كمونيست چكسلواكي و ژنرال لوتويك اسووبودا هفتاد و سه ساله به مقام رياست جمهوري انتخاب شدند. اين دو نفر تلاش كردند تا در سيستم بسته كشور اصلاحاتي را ايجاد كنند. الكساندر دوبچك طرفدار يك «سوسياليسم با چهره بشردوستانه» بود.با شروع اصلاحات دوبچك «بهار پراگ» آغاز شد. در ماه آوريل دوبچك سانسور را لغو كرد ، رييس پليس چكسلواكي را دستگير كرد و به شهروندان اين كشور كمونيستي اجازه مسافرت به خارج را داد. بسياري از مردم چكسلواكي از اين شرايط تازه شادمان بودند بي آن كه مراقب اقدامات تحريك آميز پيمان ورشو باشند.
تحولات چكسلواكي از نظر لئونيد برژنف ديكتاتور اتحاد شوروي غيرقابل پذيرش بود زيرا اين خطر وجود داشت كه ساير كشورهاي پشت پرده آهنين به چكسلواكي تاسي كرده و خود را از تسلط شوروي نجات دهند. بنابراين برژنف به نيروهاي پيمان ورشو كه چكسلواكي نيز عضو اين پيمان بود دستور اشغال اين كشور را داد.
مهاجمان از 5 كشور شوروي ، لهستان ، بلغارستان ، آلمان شرقي و مجارستان از زمين و هوا به چكسلواكي يورش برده و در كمتر از 24 ساعت خاك اين كشور و پراگ پايتخت را اشغال كردند. مردم غيرمسلح در مقابل تانك ها كاري از دست شان ساخته نبود و الكساندر دوبچك و ساير مقامات به سرعت دستگير شده و افراد ديگري به مقام آنها منصوب شدند. در عين حال هزاران نفر از مردم چكسلواكي نيز دستگير و روانه اردوگاه هاي كار اجباري در اتحاد شوروي شدند. «بهار پراگ» و روياي يك «سوسياليسم با چهره بشري» تحت رهبري مسكو ناگهان پايان يافت.
به اين ترتيب ، در روز 21 اوت سال 1968 ميلادي نيروهاي پيمان ورشو سراسر چكسلواكي و شهر پراگ را تصرف كردند. با حمله نيروهاي كمونيست پيمان ورشو به دستور لئونيد برژنف به چكسلواكي بهار كوتاه مدت پراگ پايان گرفت و خزان آن آغاز شد.
چك ها و اسلواك ها ناگزير شدند 20 سال ديگر انتظار بكشند تا بتوانند براي هميشه از يوغ كمونيست نجات يافته و به آزادي دست يابند. /ا
با حمله نيروهاي پيمان ورشو به كشور چكسلواكي بهار كوتاه مدت پراگ پايان گرفت و خزان آن آغاز شد. نيروهاي پيمان ورشو به بهانه درخواست كمك مقامات محلي براي نجات رژيم كمونيستي در اين كشور اروپاي شرقي كه 20 سال پيش از اين تاريخ در سال 1948 ميلادي با يك كودتاي اتحاد شوروي به اين كشور تحميل شده بود دست به اشغال چكسلواكي زدند. در 25 فوريه سال 1948 ميلادي ادوارد بنش ، رئيس جمهور قانوني جمهوري چكسلواكي پس از دو هفته فشار بي امان و آشكار اتحاد شوروي ناگزير شد قدرت را به حزب كمونيست و رهبر آن گوتوالد تسليم كند. در ميان تمام كشورهاي اروپاي مركزي كه پس آزادي از دست نازي ها به اشغال شوروي درآمده بودند، چكسلواكي تنها كشوري بود كه يك سيستم دمكراتيك و در عين حال يك حزب كمونيست قدرتمند داشت. حزب كمونيست چكسلواكي در انتخابات عمومي سال 1946 ميلادي 38 درصد آرا را كسب كرده بود و جايگاه مهمي در دستگاه دولت داشت. پس از كودتا كه به كمك شوروي صورت گرفت، گوتوالد و حزب كمونيست تمام امور چكسلواكي را در اختيار خود گرفتند. به اين ترتيب ، اين كشور براي مدت 40 سال از جهان منزوي شد و به استثناي دوره كوتاه «بهار پراگ» در پشت پرده آهنين قرار گرفت. در روز 5 ژانويه سال 1968 ميلادي الكساندر دوبچك چهل و هفت ساله به مقام دبيركلي حزب كمونيست چكسلواكي و ژنرال لوتويك اسووبودا هفتاد و سه ساله به مقام رياست جمهوري انتخاب شدند. اين دو نفر تلاش كردند تا در سيستم بسته كشور اصلاحاتي را ايجاد كنند. الكساندر دوبچك طرفدار يك «سوسياليسم با چهره بشردوستانه» بود.با شروع اصلاحات دوبچك «بهار پراگ» آغاز شد. در ماه آوريل دوبچك سانسور را لغو كرد ، رييس پليس چكسلواكي را دستگير كرد و به شهروندان اين كشور كمونيستي اجازه مسافرت به خارج را داد. بسياري از مردم چكسلواكي از اين شرايط تازه شادمان بودند بي آن كه مراقب اقدامات تحريك آميز پيمان ورشو باشند.
تحولات چكسلواكي از نظر لئونيد برژنف ديكتاتور اتحاد شوروي غيرقابل پذيرش بود زيرا اين خطر وجود داشت كه ساير كشورهاي پشت پرده آهنين به چكسلواكي تاسي كرده و خود را از تسلط شوروي نجات دهند. بنابراين برژنف به نيروهاي پيمان ورشو كه چكسلواكي نيز عضو اين پيمان بود دستور اشغال اين كشور را داد.
مهاجمان از 5 كشور شوروي ، لهستان ، بلغارستان ، آلمان شرقي و مجارستان از زمين و هوا به چكسلواكي يورش برده و در كمتر از 24 ساعت خاك اين كشور و پراگ پايتخت را اشغال كردند. مردم غيرمسلح در مقابل تانك ها كاري از دست شان ساخته نبود و الكساندر دوبچك و ساير مقامات به سرعت دستگير شده و افراد ديگري به مقام آنها منصوب شدند. در عين حال هزاران نفر از مردم چكسلواكي نيز دستگير و روانه اردوگاه هاي كار اجباري در اتحاد شوروي شدند. «بهار پراگ» و روياي يك «سوسياليسم با چهره بشري» تحت رهبري مسكو ناگهان پايان يافت.
به اين ترتيب ، در روز 21 اوت سال 1968 ميلادي نيروهاي پيمان ورشو سراسر چكسلواكي و شهر پراگ را تصرف كردند. با حمله نيروهاي كمونيست پيمان ورشو به دستور لئونيد برژنف به چكسلواكي بهار كوتاه مدت پراگ پايان گرفت و خزان آن آغاز شد.
چك ها و اسلواك ها ناگزير شدند 20 سال ديگر انتظار بكشند تا بتوانند براي هميشه از يوغ كمونيست نجات يافته و به آزادي دست يابند. /ا
*
واتسلاو هاول
او در پراگ در خانواده اى فرهنگى و روشنفكر به دنيا آمد. خانواده متعرض وى به طور مستقيم با اتفاقات فرهنگى و سياسى چکسلواکی از سالهاى ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰ در ارتباط بوده و به همين دليل رژیم کمونیستی چکسلواکی اجازه تحصيلات دبيرستانى به هاول بعد از سال ۱۹۵۰ را نداد و او مجبور به گذراندن دوره هاى شبانه براى تمام كردن مقطع دبيرستانى شد. وى در سال ۱۹۵۴ موفق به اخذ ديپلم متوسطه شد. سابقه ى اختلافات سياسى دوباره دليلى براى عدم پذيرش وى در دانشكده هاى علوم انسانى شد و او به ناچار رشته اقتصاد را براى ادامه تحصيل در دانشگاه پراگ انتخاب كرد. واتسلاو هاول اين رشته تحصيلى را بعد از دو سال ناتمام رها كرد. سنت فرهنگى خانواده و علاقه ذهن پوياى وى را به دنبال علوم اجتماعى و فرهنگى ميكشيد و انگيزه روز افزون در وجود وى ايجاد ميكرد. او بعد از اتمام خدمت سربازى در سال هاى۱۹۵۷-۱۹۵۹ به عنوانِ كارگردان پشت صحنه در تئاترى در پراگ مشغول به كار گشت و همزمان تحصيل مكاتبه اى در رشته ى دراما در دانشكده هنر دانشگاه پراگ را آغاز كرد. اولين بازى كامل وى در سال ۱۹۶۳با نمايشنامه ى جشن باغچه روى صحنه رفت و جوائز و موفقيت بزرگى براى وى به همراه آورد. به دنبالِ ان نمايشنامه خاطرت از موفقترين كارهايش را خلق كرد.
جوّ اختناقى كه پس از بهار پراگ به وجود آماده بود هاول را براى مدتى از تئاتر و نمايش محروم ساخت ولى فعاليتهاى سياسى وى را بارزتر كرده و وى را وارد دنياى سياست نمود. در طول حيات نوشته ها و فعاليتهاى سياسى باعث به زندان افتادن و تحمل حبس هاى پياپى و طولانى مدت كه بيشترين آنها به چهار سال حبس و تحت مراقبت بودن بوده انجاميد. هاول شاهكار خود خرامیدنی حزین داستان سياستمداري كه بيمِ بازگشت به محبس دارد را پس از آزادى از زندانِ چهار ساله نوشت. از جمله ديگر شاهكارى هاول قدرت ضعیفان در وصف بعد از توتالیتاریسم است كه سياست و جامعه مدرن را مهيا كننده مردم براى زندگى در دروغ ميخواند.
هاول در سال ۱۹۸۹ اولين رئيس جمهور غيركمونيست حكومت چکسلواکی شد. وى نقشى كليدى در پيروزى انقلاب مخملين چكسلواكى داشت، انقلابى بدون خونريزى كه منجر به فروپاشى حكومتِ كمونيستى و تشكيل دو كشور جديد چك و اسلواكى شد. در سال ۱۹۹۰ در اولين انتخابات كشور جمهوری چک پس از انقلاب مخملين به عنوان رئيس جمهور برگزيده شد. از جمله اقدامات مهم وى در اولين دوره ى رياست جمهورى فرمان عفو عمومى براى بسيارى از زندانيان و محكومان رزيم گذشته بود. /ا
وى در سال ۱۹۹۸ براى بار دوم به رياست جمهورى كشورش برگزيده شد ولى اين دوران رياست، دوران كسالت جسمانى وى بود و بيمارى هاى دستگاه گوارشى و سرطان شش به علت استعمال دخانيات باعث نگرانى دوستداران وى گرديد. در دنياى سياست هاول همواره حمايت كننده اى صبور براى مقاومت هاى بدون خشونت بوده است.
مخالفت واتسلاو هاول با زدودن وكنار گذاردن مسئولين سياسى حكومت كمونيستى در دوره هاى بعد از انقلاب ۱۹۸۹ باعث زير سؤال رفتن نقش وى در اين انقلاب مخملين و فروپاشى كمونيسم در آن كشور شده بود ولى نتایج نظرسنجى سال ۲۰۰۵ واتسلاو هاول را سومين شخصيت محبوب كل تاريخ ملت چك معرفى كرد.
در سال ۲۰۰۳ او موفق به دريافت جایزه صلح گاندی از طرف حكومت هند به خاطر حمايتهاى او از حقوق بشر در بدترين شرايط و فعاليتهاى صلح دوستانه گرديد
*
منبع: جام جم آنلاین + ویکی پدیا
سلام
پاسخحذفاین یکی از بهترین پستهای شما بود. ما و مردم به این آگاهیها نیاز داریم. زنده باد و مرده باد مشکلی را برای ما حل نمیکند.
به سهم خودم متشکرم