۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۱, شنبه

لبخندی کم رنگ برای زهرا کاظمی


این یکی از طولانی ترین مطالب وبلاگ من است؛ بعد از نوشتن این مطلب اما حس خوبی داشتم، تماشای ذلت یک ظالم لذت دارد!
*
زهرا کاظمی را که فراموش نکرده اید؛ خبرنگار ایرانی – کانادایی که وقتی بازداشت شد، زنده بود و وقتی چند روز بعد از زندان بیرون فرستاده شد، مُرده بود؛ فیلمی که قاضی مشهور، سعید مرتضوی، بازی کرد تا خون آن زن بینوا را عین خون گوسفندِ قربانی، با آب و جارو بشوید و پاک کند را هم که لابد به خاطر دارید. مرتضوی آن روزها تازه چند ماهی بود که پس از عملکرد درخشان در بریدن نفس روزنامه های منتقد، حکم دادستانی تهران را گرفته بود.
حسین شریعتمداری هم آن روزها به کمک قاضیِ مشهور آمده و گفته بود: "رفتار خانم زهرا كاظمی غير طبيعی، جسورانه و پرخاشگرانه بوده بنابراين، احتمال آنكه (خانم کاظمی) به قصد اعمال فشار و خارج كردن مسير رسيدگی از روال قانونی خودزنی كرده و مثلا سر خود را به ميله آهنی تخت‌ های چند طبقه زندان كوبيده و باعث خونريزی مغزی شده باشد، دور از انتظار نيست"!
اجازه دهید برگردیم به پنج سال قبل وقتی که هنوز مجلس ششم استخوان در گلوی آقایان بود. بعد از فضاحتی که در زندان اوین رخ داد و یک خبرنگارِ زنِ بی پناه در زندان جان خود را از دست داد، نمایندگانی به خروش آمدند و از آن جمله محسن آرمین.
آرمين گفته بود: "يك هفته قبل از فوت زهرا كاظمی، سعيد مرتضوی، مديرکل مطبوعات خارجی وزارت ارشاد را احضار كرده و به او می ‌گويد شما برای يك جاسوس (زهرا کاظمی) مجوز صادر كرديد، خوشوقت می ‌گويد اين خانم ايرانی است و پرونده ‌ای هم ندارد. هفته بعد كه اين خانم فوت می ‌كند خوشوقت را احضار كرده و می ‌گويد اطلاعيه صادر كرده و فوت او را به دليل سكته مغزی اعلام كنيد. خوشوقت متنی را كه مرتضوی تهيه و آن را بر روی سربرگ ارشاد نوشته بود برای خبرگزاری می ‌فرستد. وزير ارشاد متوجه شده و می ‌خواهد از انتشار آن جلوگيری كند كه ديگر خبر منتشر شده بود". محسن آرمين اين اقدامات را تخلف آشكار و دخالت در كار اجرا و تصميم‌ گيری به‌ جای دولت و فشار بر روی مطبوعات ‌دانسته و گفته بود: هيچ مقامی در كشور حق ندارد اين كار را انجام دهد. وی حداقل جرم سعيد مرتضوی را پنهان ‌كاری در مرگ زهرا كاظمی دانسته و اظهار داشته بود: "او در اين رابطه مقصر است و بايد پاسخگو باشد."/ا
به نظر خودم تا اینجای کار توانسته ام فضای آن روزها را به یادتان بیاورم؛ خب! اما من نه می خواهم درباره آن قاضی مشهور بنویسم و نه زهرا کاظمی و نه حسین شریعتمداری و نه محسن آرمین؛ اصل سوژه از این قسمت به بعد شروع می شود!/ا
در آن هنگامه خشم بر آن قاضیِ مشهور، یکی از نماینده ها که موتور فحاشی علیه اصلاح طلبان در مجلس ششم بود، چنین گفت: "فرمان تير عليه دادستان تهران صادر شده است، چرا؟ برای اينكه نمی ‌شود مرتضوی را خريد. مرتضوی از تهديدها نمی ‌هراسد،‌ مرتضوی تطميع نمی ‌شود. اين بزرگ‌ ترين ننگ است برای خانه ملت كه از تريبون آن عليه يك سرباز انقلاب اين ‌گونه بی ‌شرمانه سخن گفته می ‌شود و در مقابل از ضدانقلاب و پياده ‌نظام بوش و بلر وقيحانه دفاع شود ... از اعضای ارشد سازمان نامشروع مجاهدين جز اين انتظاری نيست. من به نمايندگان محترم هشدار می ‌دهم نگذاريد كار به جايی برسد مردم جلو مجلس آمده و فرياد برآوردند وكيل آمريكايی اخراج بايد گردد، وكيل انگليسی اخراج بايد گردد"./ا
این علی امامی راد بود که چنین بی هراس از کفاره فحاشی، فحش می داد؛ او نماینده کوهدشت لرستان بود هم در مجلس ششم و هم در مجلس فعلی. در مجلس ششم بی محابا شدیدترین تهمت ها را نثار اصلاح طلبان می کرد که نمونه بالا فقط یکی از آن ها بود. امامی راد در مجلس هفتم خیلی آرام بود؛ خیلیِ خیلی! داستان اما وقتی شیرین می شود که بدانیم او را برای انتخابات مجلس هشتم رد صلاحیت کردند. اینجا می توانید وبلاگ خالی او را ببینید! یک پایگاه خبری قبلا اعلام کرده بود که علت رد صلاحیت او سوء استفاده های بسیار از امکانات دولتی و به خصوص اموال و امکانات کمیته امداد امام خمینی بوده است.
روزنامه شیخ اصلاحات، اعتماد ملی، نطق قبل از دستور اخیر علی امامی راد را بی کم و کاست در شماره پنج شنبه خود چاپ کرده؛ کاری که جرأتش را در چاپ نطق پیش از دستور اکبر اعلمی نداشت و تازه عکس و تیتر این موتور فحاشی و اتهام را هم روی صفحه اول برده!
او در این نطق، با ابراز ارادات های چاکرمآبانه برای شورای نگهبان، رییس هیأت نظارت بر انتخابات لرستان را شدیدا متهم کرده از جمله به اداره لانه فساد در قبل از انقلاب در 24 متری خیابان حافظ خرم آباد و فروش کاست فاسدترین رقاصه های دربار پهلوی!/ا
*
ختم کلام: آدم یاد دستمال کاغذی می افتد؛ وقتی که بعد از استفاده دور انداخته می شود! ... شاید روح زهرا کاظمی با ذلیل شدن امامی راد این روزها لبخندی هر چند کم رنگ بر چهره داشته باشد ... والسلام

۱ نظر:

  1. سلام
    کو آن علی که خلخال در آوردن از پای زن نامسلمان را تاب نمی آورد تا ببیند جانشینان ناخلف او با مردم چه میکنند.

    پاسخحذف