۱۳۸۵ تیر ۱۸, یکشنبه

نشریات زنجان

نشریات محلی زنجان با مشکلات عدیده ای مواجهند. اگر از گردانندگان نشریات محلی زنجان بپرسند "چه مشکلی دارید؟" تقریبا تمامی آن ها روی مساله مالی انگشت می گذارند. البته در سایر استان ها هم کم و بیش نشریات محلی همیشه از اوضاع مالی گلایه مندند ولی من در این جا بیشتر تاکیدم روی نشریات زنجان است . /ا
در این بین چند نکته را نباید فراموش کرد:/ا
مردم برای خواندن مشکل ندارند. به رغم صحبتهایی که درباره میزان کم مطالعه در ایران این جا و آن جا گفته می شود، تجربه موفق روزنامه هایی مثل همشهری و جام جم یا روزنامه های دوران اصلاحات نشان می دهد که مساله خود روزنامه ها و نشریاتند که اگر باب طبع مردم باشند خواننده هم پیدا می کنند

بهبود اوضاع مالی و یا موقعیت سیاسی و اجتماعی مدیران برخی نشریات همیشه نالان نشان می دهد که نشریه گردانی آن چنان هم که وانمود می شود اخ و بد نیست! در این بین فقط این حقوق خبرنگاران جوان است که یا پرداخت نمی شود یا با کلی تاخیر پرداخت می شود

تجربه موفق عملکرد فریبرز معجزاتی در پیام زنجان که باعث افزایش اقبال عمومی به پیام زنجان شد نشان داد که مردم به اخباری که در شهر خودشان رخ می دهد علاقمند هستند. اگر صفحات اخبار نشریات محلی زنجان را ورق بزیند با سیلی از اخبار بی خاصیت ادارات و سازمانهای دولتی و افاضات مدیران مقدس نظام مواجه می شوید ولی کمتر خبری اززیر پوست شهر در آن ها به چشم می خورد. معجزاتی به میان مردم می رفت و خبرهای خوبی برای پیام زنجان می آورد. کسی مدعی نیست که نشریات زنجان نباید روی اخبار ادارات کار کنند ولی اگر این نشریات این کار را به ایرنا و ایسنا بسپارند (که بودجه می گیرند برای همین کار) و خود سراغ مردم بروند (به نظر من) انرژی خود را هدر نداده اند ونظر مردم را هم جلب کرده اند

اخیرا سعید مالکی در پیام زنجان نوشته بود که اگر نشریه ای پول نداشته باشد نمی تواند گزارش خوب تهیه وچاپ کند. به نظر من دقیقا عکس این حرف درست است: اول گزارش و خبر و عکس خوب بعد اقبال مردم بعد جذب آگهی بعد پول! نشریه ای که گزارش و خبر خوب نداشته باشد تیراژ ندارد تیراژ که نداشته باشد یا آگهی نمی تواند بگیرد یا به زحمت می تواند آگهی داشته باشد. آگهی به طور طبیعی منبع اصلی درآمد هر نشریه ای در هر جایی است (اگر که وصل به جیب بی انتهای دولتی نباشد) و وقتی نباشد یعنی پول نیست! /ا

زنجان شهری صنعتی نیست و شرکت های پردرآمد زیادی ندارد. از این جهت نمی توان روی آگهی شرکتهایی که وجود ندارند حساب باز کرد. مطبوعاتی های زنجان معمولا عادت دارند از این کمبود به عنوان سرپوشی برای سطح نازل نشریات خود استفاده کنند. ولی این مشکل تنها یک راه حل ندارد. نشریات زنجان باید بتوانند در سایه برخی فعالیت های دیگر مثل چاپخانه داری یا اداره یک شرکت تبلیغاتی هزینه های خود را تامین کنند. تجربه سالهای اخیر نشان داده که صنعت تبلیغات در زنجان هر چه بیشتر به صورت حرفه ای شدن حرکت کرده است. در عین حال یک تشکل صنفی می تواند همه نشریات زنجان را در قالب یک شرکت سهامی مالک چاپخانه و یا هر موسسه سودآور دیگری بکند و به این ترتیب سرمایه اولیه هر نشریه ای ارزش افزوده پیدا کند. /ا

سه رویکرد مهم در نشریات زنجان به طور جدی مورد غفلت قرار گرفته: /ا
اول: آموزش روزنامه نگاری حرفه ای حتی برای کسانی که سال هاست در نشریات استان می نویسند. در این باره مطلقا نباید منتظر اداره کل ارشاد ماند. برگزاری کلاس های آموزشی، اردوهای آموزشی و بازدید از بنگاه های بزرگ مطبوعاتی و برگزاری همایش های تخصصی می تواند این نقیصه را برطرف کند
دوم: حرکت های صنفی حتی به رغم رویکردهای متفاوت سیاسی
سوم : گزارش و عکس های خبری /ا

انتخاب کسی چون رحمت الله بیگدلی به عنوان رییس خانه مطبوعات زنجان خبر بسیار بدی بود که شنیدم. به این ترتیب و به نظر من خانه مطبوعات نخواهد توانست محور توسعه مطبوعات استان شود. وجود برخی عناصر هتاک و اهل جنجال، بی حیا و یا صرفا سیاسی در جمع اصحاب مطبوعات زنجان پاشنه آشیل مطبوعات زنجان است که نمی گذارد اعتماد عمومی نسبت به جراید استانی بینمردم ریشه بدواند. /ا

من بارها – وقتی که زنجان بودم – در ذهن خود لیستی از روزنامه نگاران زنجانی را کنار هم می گذاشتم و می گفتم اگر این افراد هر کدام قدری آستانه تحمل خود را بالا می بردند و زیر سقف یک نشریه جمع می شدند، زنجان به داشتن نشریه ای فوق العاده جذاب و خواندنی که مردم آن را "جستجو" کنند مفتخر می شد: فریبرز معجزاتی، علیرضا اسکندریون، سعید افشار، رامین سلطانی، سعید مالکی، هژیر پلاسچی، الناز انصاری، حمیدرضا عسگری نژاد، محمدعلی حمزه لو، محمد حسین حسنی، حسام فغفوری، حامد صمدی، علیرضا بازرگان، مهدی جلیل خانی چند نفر دیگر و البته خودم (!). /ا
بارها این لیست را بالا پایین می کردم و خودم را قانع می کردم که می شود. فقط یک محور کم داشتیم! /ا

۳ نظر:

  1. محمد جان ای میل ات رو پیدا نمی کنه . یه جا بزار عکس ها رو برات می فرستم.

    پاسخحذف
  2. چوب کاری فرمودید قربان.
    من موافقم که در بی رونقی مطبوعات اهمال از خود ما بوده .
    نق زدن درباره این که کسی نمی خواند و نمی بیند و ... از بی سوژه گی است
    به بطالت افتاده اند خیلی ها
    زرتشان قمصور شده انگار!!!

    پاسخحذف