.
نماینده ولیفقیه و امام جمعه زنجان، در خطبههای دیروز نماز جمعه، به این نوشته و این توییت من واکنش نشان داده است.
هفته پیش نوشته بودم (نقل قول کرده بودم) که بر خلاف ادعای امام جمعه مبنی بر مبارزه میرزا کوچکخان جنگلی و رئیسعلی دلواری در جریان اشغال ایران توسط متفقین در جنگ دوم جهانی، این دو، سالها پیش از شروع این جنگ از دنیا رفته بودند؛ همین و بس!
آیا تصور میکنید حجتالاسلام و المسلمین علی خاتمی، متواضعانه، گفته که «خطایی سهوی بوده، اصلاح و از مخاطبان عذرخواهی میکنم»؟!
نه خیر؛ حضرت امام جمعه، خیلی راحت و با اعتماد به نفسی مثالزدنی مرا متهم کرده و گزارشم را از این خطا در روایت تاریخ، تلاش برای جلوگیری از خشمگین شدن انگلستان و تبرئه او از جنایتهایش در دوره جنگ دوم جهانی قلمداد کرده است!
حتی فرمودهاند که «ظاهراً گفتهام ...»؛ نه خیر، دقیقاً و واقعاً گفتهاند که «در آن برهه (جنگ جهانی دوم) ایران از جنوب و شمال تحت اشغال انگلیس و شوروی [قرار گرفت] و شخصیتهایی همچون رئیسعلی دلواری در جنوب و میرزاکوچک خان در شمال در برابر اشغالگران ایستادند.»
... و فرمودهاند که «این آقا ... دهانش زخم میشد بنویسد: «شهید شدهاند»، نوشته: «مُرده بودند»»! من نوشته بودم: «از دنیا رفته بودند» و این با «مرده بودند» حتماً تفاوت دارد. این روایت نادرست با چه منظوری بوده است؟!
مضاف بر این، بر این باورم اساساً تشخیص "شهید" از "ناشهید" به اعتبار توصیفی که از شهادت (کشته شدن در راه خدا) شده در حد قدرت و اختیار حضرت باریتعالی است که مسلط بر نیتهاست. «از دنیا رفتهاند» هم تحقیر میرزا کوچکخان جنگلی و رئیسعلی دلواری نیست؛ آقایان که بنیاد شهید دارند و حتما معتقدند همه بخشنامههایش مهر تایید الهی دارد، مخیرند کسانی را شهید و کسانی را غیرشهید بدانند، ما شهروندان عادی احتیاط میکنیم؛ به همین سادگی.
🔹 ۳ سوال حاشیهای:
اول) حضرت امام جمعه برای رسوا کردن جنایتهای فقط انگلیس (و نه روسها) در همین خطبههای دیروز مدعی شد که از جمعیت ۱۹ میلیونی ایران در دوره جنگ دوم جهانی، ۹ میلیون نفر (۴۷ درصد کل جمعیت کشور) بر اثر قحطی و گرسنگی ناشی از اقدامات قوای انگلیس جان خود را از دست دادند. منبع این ادعا کجاست؟ (پیشتر خوانده بودم که محمدقلی مجد در مجله تاریخ دوره اسلامی ایرانیان با استناد به آمار جمعیت وزارت امور خارجه ایالات متحده در سال ۱۳۱۹ به این نتیجه رسیده بود که سه تا چهار میلیون ایرانی - یک چهارم جمعیت ۱۵ میلیونی وقت - در طول اشغال متفقین در جنگ جهانی دوم بر اثر گرسنگی و بیماری جان خود را از دست دادند).
دوم) حضرت امام جمعه برای نشان دادن خباثت و غرور نیروهای متفقین (فاتحان جنگ دوم جهانی) اشارهای هم کرده به کنفرانس تهران و این که برای شاه ایران، صندلی برای نشستن نگذاشته بودند. منبع این ادعا کجاست؟
سوم) حضرت امام جمعه در مورد "جمهوری شورایی سوسیالیستی ایران" و رئیسجمهوری آن ("سردار حجتالاسلام و المسلمین میرزا کوچک خان جنگلی" (لفظ خود حاجآقای امام جمعه))، چیزی خوانده یا شنیدهاند؟ میدانند سردار حجتالاسلام و المسلمین میرزا کوچک خان جنگلی این تجربه را با کمک ارتش سرخ شوروی از سر گذراندند؟
🔹 ۲ سوال اصلی:
فرافکنی و گره زدن منتقد (و نه حتی: مخالف) به دشمن برای مبرا کردن خود از خطا و اشتباه، مگر چقدر مفید بوده که برخی هنوز به ادامه آن اصرار دارند؟
بزرگواران (هم صاحبان جواز سخنوری و هم مخاطبان) نگران اعتبار سایر روایتهای تاریخی در منابر و جلسات هستند یا نیستند؟ (... حتما باشند!)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر