دنیا به من توان تسلا دادن یک دوست بدهکار است،
دنیا به من دل ِ آرام ِ دوست بدهکار است،
دنیا به دوست من دستانی بدهکار است که ابرهای سیاه آسمان روز و شبهایش را خودش براند،
یا که از آن ابرها باران بباراند؛ بشوید و ببرد، جان و جلا بدهد،
...
دنیا به من زندگی و سفر به کراکف بدهکار است
...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر