آلبر کامو در سخنرانی دریافت جایزه نوبل، در مذمت نویسندگان خادم قدرت گفت: «نویسنده به حکم سرشت خود، نمیتواند امروز به خدمت کسانی درآید که تاریخ را میسازند. او در خدمت کسانی است که تاریخ بر آنها تحمیل میشود. اگر جز این باشد تنهاست و محروم از هنر خود و تمام ارتشهای استبداد با میلیونها نفر نمیتوانند او را از تنهایی بیرون بکشند، حتی و به خصوص اگر به همراهی با آنها تن داده باشد.»
او در سخنرانی دیگری گفت: «اگر کسی نانتان را گرفت، در همان آن، آزادی شما را نیز سلب کرده است. اگر کسی آزادیتان را گرفت، مطمئن باشید نانتان نیز در معرض خطر است.» (ص۱۸۳)
گفته بود: «هنر میان دو پرتگاه قدم برمیدارد: پرتگاه سترونی و پرتگاه پروپاگاندا. هنرمند بزرگ بر لب این پرتگاه پیش میرود، هر گامش ماجرایی است، خطری است بزرگ. و در همین خطر است، تنها در همین خطر است که آزادی هنر حضور دارد.» (ص۳۱۴)
و «بر خلاف تصور جزمی رایج، اگر کسی حق گوشهنشینی نداشته باشد، آن کس قطعاً هنرمند است.» (ص۳۰۵)
آلبر کامو یک سال بعد از سرکوب خونین قیام مردم مجارستان، در پیامی به نشست نویسندگان مجار در لندن نوشت: «رژیمهای توتالیتر متحدانی بهتر از فراموشی و خستگی ندارند. پس دستور کار ما بدیهی است: حافظه و پایداری.» (ص۲۸۹)
📚 منبع نقل قولها: کتاب "در دفاع از فهم"
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر