هوکردن دکتر سمیعی اتفاق بدی بود نشانه بیماریهای بد!
پزشک، پزشک است و مکلف به درمان "انسانِ بیمار"؛ هر کسی که باشد.
کسانی که او را هو کردند (به "جرم" مداوای بیمارانی که از مقامات نظام بودهاند) و کسانی که از این اقدام استقبال کردند، هم همه سایر خدماتش را نادیده گرفتند (به خصوص جانهایی را که نجات داده) و هم ثابت کردند برای مبارزه با ج.ا واقعا دستانی خالی دارند؛ مستاصل و "بی"چارهاند که "هو کردن یک پزشک که به وظیفه حرفهای خود عمل کرده" میشود برگی از سند مبارزهشان!
سؤال: تبدیل "انسان ِ بیمار ِ مجرم" به "نا-انسان" عادت و اتهام چه کسانی است؟! روش «تبدیل "آنها" به ناانسان برای نابود کردنشان با خیالی راحت» (انسانزدایی از "آنها") همان اتهامی نیست که معارضان و براندازان، نظام را به آن متهم میکنند؟! «خطا، خطا نیست اگر "ما خودمان" مرتکباش شویم؟»!
👁🗨 مرتبط (لطفا بخوانید):
➕ «نگاهی به نمایشنامه "راستان" آلبر کامو | اخلاق در مبارزه»
➕ «بایستی از "خطا" نفرت داشته باشیم و نه از "خطاکار"»
➕ بند 2 این یادداشت (در توضیح اثر انسانزدایی از دیگری برای توجیه بیرحمی علیه او)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر