🔸 اول) آدام اسمیت (پدر علم اقتصاد مدرن) کتاب "ماهیت و اسباب ثروت ملل" (۱۷۷۶) را با توصیفی مشهور از یک کارخانه سوزنسازی آغاز می کند. او خاطرنشان میکند که پیش از این سوزنها را یک صنعتگر با دست میساخت. در روزگار آدام اسمیت هر مرحله از ساخت سوزن (از دراز کردن رشته، سوراخ کردن ته، تیز کردن نوک تا آماده کردن جعبه سوزنها برای بازار) را کارگر متخصص متفاوتی انجام میداد. با تقسیم کار، ده نفر میتوانند در روز ۴۸ هزار سوزن تولید کنند درحالی که یک صنعتگر در همین مدت میتواند بهزحمت یک سوزن بسازد اما "چه کسی" ۴۸ هزار سوزن لازم دارد؟ (آدام اسمیت از این روایت راه به مفهوم «تقسیم کار محدود به وسعت بازار است» میبرد. ر.ک: مقاله فرانسیس فوکویاما، مجله اندیشهپوپا، ش۸۹، ص۲۴)
🔸 دوم) فرید قدیری (معاون سردبیر روزنامه دنیای اقتصاد) در پاراگرافی کوتاه، روایتی روشن اما تلخ از اقتصاد به دست داده است: «وقتی به بازارهای مصرفی در ایران نگاه میکنیم میبینیم که تقریبا هیچ چیز جای خودش نیست؛ بازار دلار باید در دسترس واردکنندگان مواد اولیه برای ارائه به حوزههای تولید باشد اما قلک پیر و جوان شده، کمتر خانهای میتوان پیدا کرد که اعضای آن در طول روز حداقل یک بار درباره نرخ دلار و آینده قیمت ارز با هم صحبت نکنند. بازار مسکن باید در خدمت خانه اولیها باشد اما پناهگاه افراد برای حفظ ارزش واقعی سرمایههایشان در برابر تورم شده است. بازار سرمایه هم که میتوانست پل انتقال سرمایههای خرد به بخش واقعی قتصاد ایران باشد جایی شده برای این که افراد یک روزه پولدار شوند یا ورشکسته. تکلیف بازار پول هم سالهاست معلوم شده؛ "باجه دولت" برای این که تکلیف کند کدام بانک به کجا، چه میزان تسهیلات با چه نرخی بپردازد.» (ر.ک: مجله تجارت فردا، اسفند ۱۴٠۲، ص۱۸٠)
🔸 سوم) جلیل اسلامی (عضو هیئت مدیره سازمان بنادر و دریانوردی) اول همین اسفندماهی که گذشت به ایلنا گفت: «باتوجه به شرایط و محدودیتهایی که بر کشتیرانی ایران حاکم بوده، ممکن است که کشتیهای ایرانی برای تردد در برخی از بنادر محدودیتهایی داشته باشند که البته درست نیست که نام این بنادر را اعلام کنیم.»
وقتی بدانیم که عمده (قریب به اتفاق) تجارت ایران، دریایی است ولی کشتیرانی ملی ایران (موسوم به کشتیرانی جمهوری اسلامی – IRISL) به دلیل تحریمها تقریبا اسم همه کشتیهای ایرانی را به اسامی خارجی تبدیل و نام ایران را از روی همه کانتینرهایش پاک کرده، خواهیم دانست که اصرار معاون سازمان بنادر برای مخفی نگاهداشتن اسامی بنادری که به کشتیهای ایرانی راه نمیدهند، تنها گوشهای کوچک از مصبیت تجارت به اسم "ایران" در روزگار معاصر است.
تازه این اوضاع تجارتی است که "دولت" با همه قدرت و وسعتاش متولی آن است؛ سعید محمدی (یکی از بنیانگذاران دیجیکالا) به مجله "تجارت فردا" (اسفند ۱۴٠۲، ص۱۹۹) گفته: «به خاطر تحریمها نمیتوانیم با برند ایرانی در بازاری [حتی] مثل عراق و ترکیه و امارات فعالیت کنیم.»
🔸 چهارم) به دلیل ناترازی انرژی، در تابستان اولین جایی که "برق"اش و در زمستان "گاز"ش قطع میشود، واحدهای تولیدیاند همزمان با این که اعلام میشود افراط در لولهکشی گاز به روستاها و تحویل ارزان گاز به مصارف خانگی، موجب شده در روستاها از بخاریهای گازی متعدد برای گرم کردن طویله استفاده شود! مدیر یک واحد صنعتی اخیراً در انتقادی تند از ناترازی انرژی در کشور گفته بود: «معادل کل لولهکشیهای گاز در دنیا، در ایران لولهکشی کردهایم. در دهه آینده، واردکننده خالص انرژی می شویم؛ نمودارها به شدت ترسناک و آخرالزمانی است. سال قبل، ۵۱ روز گاز صنایع قطع شد.» (سایت خبری جماران، ۸ بهمن ۱۴٠۲)
🔸 پنجم) حالا تصور بفرمایید واحدهای تولیدی دچار قطعی برق و گاز نشوند، مشکل نقدینگی و وارد کردن تجهیزات استاندارد تولید نداشته باشند، مجبور نباشند با وجود زیاندهی برابر قیمتهای دستوری "باجه دولت" سر خم کنند و نهایتاً تولید دچار جهش شود و به سقف بچسبد؛ وقتی امکان تجارت خارجی به شدت تحت فشار است و جنس و خدمات ایرانی راه به بازارهای جهانی ندارند و اگر دارند، به زحمت و "قاچاقطور" است، آن همه "سوزن" تولید شده را چه کسی لازم دارد و میخرد و به قیمت هم میخرد؟! این مسئلهای است که آدام اسمیت ۲۴۸ سال پیش به آن فکر کرده بود!
Thank you for your unwavering commitment to excellence. Stay engaged with the Aviator game community through our blog.
پاسخحذف