حالا مجوز جلد کتابم هم رسید.
متن، قبلتر مجوز گرفته بود.
راهی تا چاپخانه نمانده؛ به حول و قوه الهی.
خوشحالم.
به نظرم رسیده، این کار نفسگیر وبلاگ نویسی، با انتشار کتاب برگزیده یادداشتها تکمیل میشود (گیرم به جبر زمانه و قانون از خیر و یاد بسیاری از یادداشتها گذشتم ولی «درختها رفته بودند» - با عدول از تواضع(!) – باید بگویم حتما خواندنیست!).
در مقدمهای که برای کتاب نوشتهام، اعلام کردهام که «... آن چه در این مکتوب خواهید خواند، برگزیده یادداشتهایم است از ابتدای وبلاگنویسی تا انتهای سال ۹۱؛ انتخابی از بین بیش از ۳ هزار پست وبلاگی؛ در بازهای نسبتاً وسیع از موضوعات. معیار اصلی برای گزینش یادداشتهای این مکتوب، نخست آزاد بودن محتوای یادداشت از اقتضاء صلب و خاص زمان نوشته شدناش در وبلاگ بوده است.»
برای انتشار یادداشتهای بعد از سال ۹۱ هم برنامه دارم؛ تا چه شود!
از هنرمند و رفیق ارجمندم، جمال آقای رحمتی عزیز، که بسیار لطف کرد و کتاب را خواند و مقدمهای بر آن نوشت، بسیار ممنونم. از دوست خوبم، حسین آقای نوروزی، که تشویقهای موثرش جانم را روشن کرد، سپاسگزارم و البته از نشر عنوان، دوست نویسندهی قدیمیام: محمدباقر نباتی عزیز (مدیر نشر) که نتیجه پیگیریهایش، مدام خبرهایی بود که امیدوارم میکرد، قدردانی میکنم.
درباره این که کتاب چطور راحتتر به دست خوانندگان برسد، خواهم نوشت.
در ایکس
در اینستاگرام
در تلگرام
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر