«سیاره بخت برگشته ما، با حصارها و قسمتها و مرزها و ممنوعیتهایش، پاره پاره و دندانهدار در لایتناهی ِ یخ زدهای در میان پرتوهای تیز ستارگان بیشمار به دور خود میچرخید و در هر وجب از سطح آن کسی دیگری را میپایید، همه جا زندانیایی به کمک زندانیان دیگر زندانیان سومی را میپاییدند و همچنین از خودشان در برابر جرعه غیرلازم و یکسره پرمخاطره شراب آزادی مراقبت میکردند.»
*
روسلان وفادار | ولادیموف | ترجمهی روشن وزیری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر