۱۴۰۱ آذر ۱۱, جمعه

جمعه | ۸۲

 

دلتنگم و دیدار تو درمان منست

بی‌رنگ رخت زمانه زندان منست

بر هیچ دلی مباد و بر هیچ تنی

آنچه از غم هجران تو بر جان منست

*

ای نور دل و دیده و جانم چونی

وی آرزوی هر دو جهانم چونی

من بی‌لب لعل تو چنانم که مپرس

تو بی‌رخ زرد من ندانم چونی

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر