دو هفته پیش این یادداشت بسیار کوتاه را نوشتم. برای درک آسانتر روند رادیکالیزه شدن اعتراضهای ذکر شده در یادداشت مورد اشاره، شاید لازم بود یادآوری کنم که چطور مطلوب اعتراضها طی 23 سال از رفع توقیف یک روزنامه (در تیر 78) اینک رسیده به جایی که همه میدانیم و میدانند.
حالا رییس مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (مهدی رفیعی بهابادی) یک مصاحبه کرده و طی آن گفته:
🔹 در طول چند دهه گذشته در ایران شاهد اعتراضهای به نسبت گستردهای بودیم که برخی محققان آن را به اعتراضهای طبقه متوسط یا طبقه پایین تعبیر کردهاند. به عنوان مثال اعتراضهای سال ۷۸ و ۸۸ را مبتنی بر خواستههای سیاسی و مربوط به طبقه متوسط میدانند و اعتراضهای ۹۶ و ۹۸ را اقتصادی و مربوط به طبقه پایین. به احتمال زیاد کسانی که اصرار دارند چنین تقسیمبندیهایی انجام دهند، این اعتراضها را هم اعتراضهای طبقه متوسط میدانند، در صورتی که شواهدی خلاف این ادعاها وجود دارد. اگر بتوان اعتراضهای ۷۸ و ۸۸ را سیاسی دانست، اعتراضهای ۹۶ و ۹۸ فقط اقتصادی و مخصوص طبقه پایین نبود.
🔹 از بین ۲۴ متغیر مورد بررسی بیش از همه «متغیر خشم» نسبت به حکومت متغیر پتانسیل اعتراض را تبیین میکند بررسی اجمالی شهرهای درگیر در اعتراضهای ۹۶ و به ویژه ۹۸ نشان میدهد بسیاری استانها و شهرها بودند که از نظر وضعیت اقتصادی و رفاهی در رتبههای پایین کشور قرار داشتند و اعتراضی را تجربه نکردند و عکس این مورد هم زیاد وجود داشت. به لحاظ زمانی نیز ما در برهههای مختلف شاهد تورم سنگین بودهایم، اما اعتراضی مشاهده نکردیم. این بدان معنا نیست که متغیر اقتصاد مهم نیست، بلکه به این معنی است که وضعیت رفاهی و معیشتی ممکن است شرط لازم برای وقوع اعتراضها باشد، اما هرگز شرط کافی نیست. اکنون هم همه ماجرا فقط قضیه آزادی اجتماعی و فرهنگی نیست.
🔹 در یک بررسی پیمایشی که در ۶ شهرستان جنوب تهران در تیرماه ۱۴۰۱ انجام دادیم، ۲۴ متغیر مؤثر بر پتانسیل اعتراض را بررسی کردیم. ۶ شهرستان مورد بررسی در این تحقیق شامل ۴ شهرستانی بود که در سال ۹۸ اعتراضهای سنگینی را تجربه کرده بودند، یعنی شهر قدس، شهریار، بهارستان و اسلامشهر و دو شهرستانی که در این سال اعتراضی تجربه نکرده بودند، یعنی ری و پاکدشت. از بین ۲۴ متغیر مورد بررسی بیش از همه متغیر «خشم نسبت به حکومت» متغیر پتانسیل اعتراض را تبیین میکند. یعنی این متغیر از همه عوامل روی پتانسیل اعتراض تاثیرگذارتر است؛ متغیری که اکنون از نظر عددی وضعیت خطرناکی دارد.
🔹 به نظرم مردم یک روزه خشمگین و عصبانی نمیشوند. در طول کمتر از ۵ سال گذشته جدا از اعتراضهای صنفی متعدد، سه اعتراض گسترده و فراگیر در کشور داشتیم. هر بار که اعتراض گسترده میشود، بالاخره بعد از چند روز یا نهایت چند هفته فروکش میکند اما این فروکش کردن ظاهری است و به طور عمده بهدلیل بیتوجهی به مطالبات، این خشم انباشته میشود و دلیل اینکه هر دفعه خشونت نسبت به دفعه پیش بیشتر میشود، همین است.
🔹 طبق نتایج پیمایش اگرچه اکثریت قابل توجه مردم در شرایط کنونی عصبانی هستند اما نیمی از مردم نیز معتقدند اعتراضها نفعی ندارد. دلایلشان هم متعدد است. یکی اینکه به اعتراضها توجهی نمیشود. به نظرم همین یک عامل، دلیل روشنی بر این است که هر بار اعتراضها خشنتر میشود؛ یعنی عصبانیتی که التیام پیدا نمیکند و تبدیل به خشم فروخورده میشود. بر خلاف نظر کسانی که معتقدند اگر جایی برای اعتراض امن وجود داشته باشد، اعتراض از اغتشاش جدا میشود؛ بنده هر چند در این کار ضرری نمیبینم اما علاج اصلی این درد را هم این مورد نمیدانم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر