اشاره: برای "کتابچه تنظیمات حسنه" یک ریویو (مروری) نوشته بودم که بخشی از آن (خطکشیده شده زیر جملات) در صفحه 104 شماره اخیر (80) مجله اندیشهپویا چاپ شده.
**
کتابچه تنظیمات حسنه / نشر امیدفردا / چاپ اول، 1401 / 122 صفحه / 40000 تومان
«کتابچه تنظیمات حسنه» مجموعه قواعدی است در 47 فصل که در دوره ناصرالدین شاه قاجار به همت میرزا حسین خان سپهسالار برای نظاممند کردن تدبیر امور مملکت و نوسازی نظام حکمرانی نوشته شد؛ از ترتیبات اخذ مالیات تا «عوض کردن آب حوضهای خانه که متعفن نشود با صاحبخانه است» در فصل تنظیف ولایات و از تاکید بر «قناعت کردن به مواجب و حقالحکومه دیوانی و دیناری علاوه از آن ولایت و رعیت نخواستن» در باب تکالیف حاکم تا تقریر ساختار و اعضای مجلس تنظیمات که در ولایتها قرار به اجرای تنظیمات داشتند و هدف، مهارخودکامگی حکام ولایات، حمایت از رعیت و تنظیم امور مالی و دخل خرج ولایت و لاجرم دولت بود.
بیانیه میرزا حسینخان سپهسالار (صدراعظم) بعد از فرمان ده مادهای شاه در تببین وظایف صدراعظم در اداره کشور (صفحه 76)، هدف تنظیمات را در دو چیز خلاصه کرده بود: «یکی اصلاح دربار و دولت و دیگری تنظیم مالیات و تحدید حدود فیمابین حکام و رعیت و تحصیل رفاهیت آن بیچارهها که ودیعه الهی میباشند.» (صفحه 79).
میرزا حسین خان سپهسالار دولتمرد و دیپلمات عصر ناصری که از اواخر صدارت میرزا آقاخان نوری به مدت ده سال وزیر مختار ایران در استانبول عصر عثمانی بود به دلیل کارسازی سفر زیارتی ناصرالدین شاه به عراق (1287 ق، 1249 ش)، مورد توجه شاه قرار گرفته و به ایران فراخوانده شده بود و شاه با دستخطی سه وزارتخانه عدلیه، وظایف و موقوفات را به او سپرده و میرزا حسینخان مشیرالدوله نیز از پی آن، تلاشهای تنظیماتی خود را متاثر از مشاهده تحولات عثمانی و تنظیمات این کشور دنبال کرده بود.
ناصرالدین شاه در ابتدای سال بعد، دارالشورای کبرای دولت را با حضور شانزده تن از شاهزادگان، وزرا و رجال قاجار ترمیم کرد و در نطقی به مناسبت میلاد امام علی (ع) میرزا حسین خان مشیرالدوله را ملقب به سپهسالار و وزیر اعظم عسکریه و مامور اجرای کتاب قانون نظام کرد. اندکی بعد ناصرالدین شاه او را به لقب " صدرات اعظم" سرفراز کرد؛ ترقی سریعی که به اعتقاد اعتمادالسلطنه نهایتاً سبب غرور و سقوط سپهسالار شد(صفحه 75).
ناصرالدین شاه دچار پارادوکسی بود که در عین درک ضرورت وجود قانون و تنظیم نهادهای دولت، تمایلی به دستشستن از اراده مطلقه شخصی نداشت و به تناوب یکی از این دوگانه را ترجیح میداد. به تبع همین وضعیت بود که ضمن تلاش برای حفظ قدرت و اعتبار جریان سنتگرا در دربار، بدواً به حمایت از تنظیمات پرداخت که مورد حمایت جریان نوگرا بود.
نخستین اقدام سپهسالار در این مسیر، تاسیس کابینه یا هیئت دولت بود که توانست لایحه خود را تبدیل به فرمان شاهی کند و بنیانی نسبتاً محکم برای تاسیس کابینه به سبک مدرن فراهم سازد. با این همه «دو خطای سیاسی بزرگ» سپهسالار، ناشی از شتاب او در نوسازی دولت و تامین ثروت ملی که هر دو را لازمه ترقی میدانست (صفحه 82)، موجب ترک در ساختار تنظیمات شد و آن دو عبارت بودند از امضای قرارداد رویتر و دیگری تشویق شاه به سفر فرنگ.
کتاب به نقل (اقتباس) از کتاب «مفهوم قانون در ایران معاصر» زندهیاد داود فیرحی در ادامه به جزئیات تاثیر هر کدام از این «دو خطا» پرداخته و چنین نتیجهگیری کرده که «با عزل صدراعظم، سازمان تنظیمات نیز بیروح شد اما شاه ظاهراً اصرار داشت حداقل جسد نیمهجان آن را حفظ کند بدینسان ساختار دربار اعظم ]هیئت دولت[ را حفظ نمود اما از کارکرد و فایده انداخت.» (صفحه 86)
اعتمادالسلطنه در نقد تنظیمات حسنه نوشت که او (سپهسالار و اصلاحات او) نظم قدیم را فروریخت و قادر به تاسیس نظم جدید هم نبود (صفحه 101) با این همه «طرد تنظیمات و برگشت به سلطنت مستقله نه تنها دربار ناصری را به آرامش نرساند بلکه موجب تعمیق بحران و ظهور جنبش قانونخواهی جدید و قویتری شد که هر چند درباریان آن را فتنه قانون نامیدند اما در آمدی بر قانوناساسیگرایی و جنبش مشروطه ایران شد.»
با وجود آن که مجموعاً و تنها 18 صفحه از این کتاب 122 صفحهای، متن «تنظیمات حسنه» است، ناشر با درج عبارت «نویسنده: میرزا حسینخان سپهسالار» روی جلد کتاب، اطلاع دقیقی از محتوای کتاب به دست نمیدهد. علاوه بر آن تا صفحه 72 بدون ذکر نامی از مولف یا منبعی کامل و دقیق، زندگینامه سپهسالار تحریر شده (با رسمالخطی قدیمی، بدون رعایت اصول نشانه و فاصلهگذاریها و حتی غلطهای تایپی)، از آن پس تا صفحه 103 متنی با ذکر «اقتباس از کتاب مفهوم قانون در ایران معاصر – داود فیرحی» نقل شده حتی بدون حذف بخشی که در «انتهای متن»ِ اقتباس شده، خواننده را به مطالعه «ادامه» فرا میخواند! این سهلگیری در تدارک جزئیات فرم و محتوا، در حالی که ناشر در پشت جلد با تاکید بر «مفتخر است بعد از دهها سال این کتابچه را به چاپ میرساند»، به نوعی به مخاطب کتابی با محتوایی آراسته و قابل ارجاع نوید میدهد، چهبسا اهل تحقیق و کتابخوان را ]بعضی سهلانگاریها[ ناخرسند کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر