🔹 بخشهایی از مصاحبه محمود سریعالقلم با شماره نوروزی مجله اندیشه پویا
🔺امروزه حداقل حجم مبادله اقتصادی هر کشوری در جهان با چین، 20 درصد است و این حجم تجارت در برخی کشورها تا 80 درصد هم میرسد.
🔺روسها بخش قابل توجهی از درآمد ملیشان را طی 15 سال گذشته صرف به روز کردن تسلیحات نظامی و پیشرفتهتر کردن قدرت خود به خصوص در نیروی هوایی کردهاند.
🔺 ممکن است چین و روسیه با هم صفبندی کنند ولی حداقل در یک دهه آتی نمیتوانند متحد شوند چون در هر گونه اتحادی چین با توان اقتصادی اول می شود و روسیه نمیخواهد دوم شود. در چین عقلانیت بیشتر از روسیه است چون مقامات آن قدری اقتصادی هم فکر میکنند ولی ذهنهای تصمیمگیرنده در روسیه امنیتی هستند و در نتیجه کوتاهمدت بوده و به هر امری مظنوناند.
🔺 ضعف کانونی روسیه عدم توانایی در تولید ثروت است.
🔺 قدرت اقتصادی چین مدیون و محصول سیستم جهانی است که آمریکا ساخته و بنابراین آمریکا نمیتواند مانع رشد اقتصادی چین شود
🔺 حداقل یک سوم بودجه نظامی آمریکا صرف تحقیقات آی.تی است
🔺 اولویت روسها این است که ایران یک قدرت نظامی و اقتصادی نباشد. با قدرت هستهای شدن ما هم همراهی ندارند. هر چقدر ایران در حالت معلق باشد، به نفع روسهاست. بنابراین روسها به دنبال روابط استراتژیک با ایران نیستند.
🔺 اولین معیار دموکراسی تفکیک قواست و دیدید که یک قاضی ایالتی در آمریکا توانست در بحث مهاجرت جلوی ترامپ بایستد ... دومین شاخص برای دموکراسی، رسانهها و استقلال آنهاست ... شاخص سوم، چرخش قدرت است و شاخص چهارم هم حاکمیت نظام حزبی.
🔺بله ژئوپولتیک جهان تغییر کرده اما نه به آن صورت که برخی میگویند آمریکا از خاورمیانه میرود یا اصلا غرب در حال فروپاشی است. اگر آمار و ارقام برای ما مهم باشد چنین ارزیابیهای شتابزدهای نخواهیم داشت. وقتی با ارقام حکمرانی نکنیم، توهم زیاد خواهد بود و خطای تحلیلی زیادی خواهیم داشت.
...
🔺 کشورهای مهم اروپا مانند آلمان و انگلیس و از آن طرف آمریکا و ژاپن، حدود سی تا 50 سال آینده دیگر مقام برتر اقتصادی و سیاسی-نظامی در جهان را خواهند داشت.
🔺فهم ما از جهان عمدتا انتزاعی است و رقمی [متکی به آمار] نیست و البته مقداری هم به لحاظ روحی و روانی به ما التیام میبخشد[!]؛ آنچه را که دوست داریم قبول می کنیم و آنچه را با مصالح با ما انطباق ندارد رد میکنیم.
🔺 سیاستمداران ما در کوران روابط بینالملل نیستند و شناخت دقیقی از سیستم و نظام فکری طرف مقابل ندارند. شناخت از جهان در جامعه ما به شدت تحتالشعاع ذهنیتهای داخلی است.
🔺 روحیه دیپلماسی (در ایران) بیشتر از سرباز کردن امور برای چند ماه آینده است.
🔺اگر ایران به روابط نرمال بانکی با دنیا برنگردد، تفاهمنامه 25ساله با چین هم راهگشا نخواهد بود.
🔺 اگر باز هم به تفاهم (برجام) برسیم فکر میکنم بیشتر جنبه تخفیف فشارهای اقتصادی بر ایران را خواهد داشت اما مسئله تضاد با جهان را حل نخواهد کرد ... در صورتیکه برجام احیا شود همچون یک قرص مسکن برای اقتصاد ما خواهد بود و ما از وضعیت تعلیق بیرون نمیآییم. ما باید به این نتیجه برسیم که بدون تولید ثروت و مازاد ملی نمیتوانیم مدعی ارتقا و اولویت امنیت ملی باشیم.
🔺 سیاست خارجی ایران تا زمانی که اقتصادی فکر نکند، در مدارهای امنیتی به صورت دورانی دور خودش حرکت خواهد کرد.
🔺 برای فهم ایران امروز روانشناسی بیشتر به ما کمک میکند تا علم سیاست و علم اقتصاد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر