...
ابوالفتح: خوب ترفندی است، غم را زیر پوست به خانه بردن، محتسب قدرت تجسس ندارد.
رضا تفنگچی: نه زیر پوست که در رگ میبرم.
ابوالفتح: رضا! وقتی مردهای همسایه آنقدر دیر به خانه میروند تا طفلها بخوابند که نان از دست خالی پدر نخواهند، چه جای عشرت؟
رضا تفنگچی: مملکت صاحب داره، پادشاه باید به فکر رعیت باشه.
ابوالفتح: رعیت؟ رعیت ِ کدام پدرسوخته؟ میراث کدام مُخنث؟ این مردم انسانهای شریفی هستند، بسیار والاتر از همپالکیهای فالودهخور تو. فقط مظلومند. ملتی که ادبش، قناعت را فضیلت میداند، هر ساله دچار قحطی است.
...
علی حاتمی | هزار دستان | صفحه 973
«خمر» را به خانه بردن
پاسخحذف