حالا به مجموعهی سهتایی "ایران بین دو انقلاب" (نوشته یرواند آبراهامیان)، "یادداشتهای اسدالله علم"، "فروپاشی" (هدی صابر)، کتاب "شاه، انقلاب اسلامی و ایالات متحده" (نوشته داریوش بایندر) را هم برای اطلاع "مستند" و "موثق" از ایران منتهی به انقلاب بهمن 57 اضافه میکنم.
داریوش بایندر (دیپلمات پیش از انقلاب و همکار بعدی سازمان ملل) در این کتاب به خوبی از پس روایت تاریخ منتهی به انقلاب برآمده است. آن چه کتاب او را شاخص میکند توجه "خاص" به نقش وزارت خارجه آمریکا (و آخرین سفیر آمریکا در ایران (ویلیام سولیوان)) در سرعت دادن به ناامیدی آمریکا از "شاه" و عدم انتقال به موقع موضوع حمایت همهجانبه دولت وقت آمریکا از اقدامات شاه برای کنترل اوضاع (پیش از آبان 57) به شخص شاه است (بر خلاف نظر مشاور وقت امنیت ملی رئیسجمهوری آمریکا (برژینسکی)). سالیوان خوشباورانه پیش از انقلاب معتقد بوده حاکمان مذهبی، ارتش ِ طرفدار آمریکای ایران را دستنخورده نگاه خواهند داشت، صادرات نفت (جز در مورد اسرائیل) تابع منطق اقتصادی خواهد بود، روابط با آمریکا "کمتر دوستانه" اما رضایتبخش خواهد بود و جهتگیری سیاست خارجی (جز در مورد اسرائیل) چون گذشته ادامه خواهد یافت(صفحه 354).
این تحلیل اشتباه البته ظاهراً به شدت متاثر از دیدارهای مقامات سفارت با جریانهای مخالف شاه موسوم به "ملی-مذهبی" و البته برخی روحانیان انقلابی (از جمله مرحوم بهشتی) در پیش از انقلاب بوده است.
ملی-مذهبیها (و در رأس آنها مرحوم بازرگان) در حالی که مفتخر به خوشبین بارآوردن جهان به ایران ِ بعد از "انقلاب اسلامی" بودند، کمتر از یک سال بعد از انقلاب، خود برای همیشه از دایره قدرت بیرون رانده شدند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر