۱۴۰۰ فروردین ۳۱, سه‌شنبه

ابعاد روانی کرونا


در خوشبینانه‌ترین حالت دست‌کم این "ما رعیت"ایم که نمی‌توانیم (عاجزیم از اینکه) دلایل منطقی بیاوریم برای اثبات «"اربابان عزیز" این اوضاع  را بارآورده‌اند چون که ما را دوست داشته‌اند.»!

 

از ایجاد مانع برای ورود واکسن در پایان پیک سوم یا شل گرفتن محدودیت‌ها در آستانه نوروز و اعیاد شعبانیه توسط دولت در مقدمه پیک چهارم که بگذریم، باید بپذیریم بی‌اعتنایی بسیاری از مردم (به خصوص جوانان) به پروتکل‌های بسیار ساده بهداشتی (ماسک زدن یا رعایت فاصله اجتماعی)، جان‌های بسیاری را در معرض خطرهای بسیار جدی قرار داده است. آمار جانباختگان کرونا در ایران، مدت‌هاست از آمار تلفات انسانی جنگ هشت‌ساله با عراق (به نسبت زمان) پیشی گرفته است!

 

این بی‌اعتنایی رایج به پروتکل‌ها  البته باید دلایل جامعه‌شناختی و روانی هم داشته باشد که فرسایشی شدن مسئله کرونا و ناتوانی در واکسیناسیون و کنترل ویروس به آن دامن زده و متاسفانه قرائنی از جدی گرفتن این بُعد از مسئله هم به چشم نمی‌خورد.

 

حدود 675 سال پیش، جهان گرفتار طاعون خیارکی بود؛ سوغات تجاری که آن هم از "چین" می‌آمد! این بیماری هولناک به هر منطقه‌ای که راه می‌یافت "نیمی از جمعیت" را به کام مرگ فرومی‌برد.

جووانّی بوکّاچّو (نویسنده ایتالیایی و شاهد عینی شیوع طاعون در فلورانس) نوشته: «در برابر یورش بیماری تمامی عقلانیت و ابتکار انسانی بیهوده و بی‌نتیجه می‌نمود ... برخی به این باور رسیده بودند که یک راه مطمئن برای رفع این بلای هولناک نوشیدن زیاد، لذت بردن کامل از زندگی، آواز خواندن و خوشگذرانی، ارضای تمامی نیازها و خواسته‌های فردی در هر موقعیتی و بی‌خیالی و به شوخی گرفتن این بلای بزرگ است ... به این سبب برخی زنانی که از این مصیبت جان سالم به در بردند در ادامه زندگی چندان قید و بندی برای خود قائل نبودند.» (نابرابری ملت‌ها، صفحه 165)

 

واقعیت این است در جایی که از کنترل کرونا بازمانده باشند، از تصور پساکرونا به مراتب عاجزترند و این البته که هشداری جدی‌ست.

ناگفته پیداست این توجیه بی‌اعتنایی به مسلمات ساده در کنترل کرونا توسط مردم (و مهم‌ترین‌شان: ماسک زدن و رعایت فاصله اجتماعی) نیست که ما همه سوار یک کشتی بیشتر نیستیم.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر