۱۳۹۹ دی ۲۶, جمعه

چه "نمی‌خواهی" کافی نیست

 



اواخر آبان سال پنجاه‌وهفت که اعتراض‌ها علیه شاه شدت گرفته بود و به گمان بسیاری، سقوط ناگزیر می‌نمود، جاناتان کندل (خبرنگار نیویورک‌تایمز) نوشت: «ثروت ایران را خوشبخت نکرده است ... درآمد سرانه دو هزار دلار در سال، ده برابر ده سال پیش است ... باسودان در پانزده سال دو برابر شده‌اند و امید به زندگی از سی‌وپنج سال به پنجاه‌ودو سال رسیده است.» آمارهای دیگری هم هست؛ «ایران در سال پنجاه‌وپنج بزرگترین نیروی دریایی خلیج‌فارس، پیشرفته‌ترین نیروی هوایی خاورمیانه و پنجمین نیروی بزرگ نظامی جهان را در اختیار داشت. طی چهارده سال منتهی به سال پنجاه‌وشش، تولید برق سی‌ویک برابر شد، شمار تراکتورها هفده برابر، توزیع کود شیمیایی بیست‌ویک برابر و تعداد دانشجویان شش برابر. در سیزده سال منتهی به پنجاه‌وپنج رشد صنعتی چهار برابر شد و به بیست درصد رسید، شمار کارخانه‌های کوچک پنج برابر، کارخانه‌های متوسط سه برابر و کارخانه‌های بزرگ، یک‌ونیم برابر شد. در ده سال منتهی به سال پنجاه‌ودو، تخت‌های بیمارستانی: دو برابر شد و درمانگاه‌ها چهار برابر و شمار پزشکان سه برابر.» تورم سه سال آخر دوره شاه و رکود سال آخر، مردم را ناراضی کرده بود (تورم نهایتاً به ۲۵درصد رسیده بود). خریدهای نظامی بی‌سابقه برای مردم توجیه نبود، اخبار گسترده فساد اقتصادی، مردم را رنجور کرده بود و‌ کار به جایی رسید که وقتی "محمدرصا پهلوی رفت" مردم خوشحال شدند.

 

عین شهریور سال بیست که وقتی رضاشاه به زور قدرت خارجی از سلطنت خلع شد، مردم خوشحال شدند. آیت‌الله خمینی در سخنرانی سیزده خرداد سال چهل‌ودو (منتهی به قیام پانزده خرداد) گفته بود: «من یک قصه‌ای را برای شما نقل می‌کنم که‌‎‌‏پیرمردهای‌تان، چهل ساله‌های‌تان یادشان است، سی‌ساله‌ها هم یادشان است. سه دسته ـ سه‌ ‌‏مملکت اجنبی ـ به ما حمله کرد: شوروی، انگلستان، امریکا به مملکت ایران حمله‌ ‌‏کردند؛ مملکت ایران را قبضه کردند؛ اموال مردم در معرض تلف بود، نوامیس مردم در‌ ‌‏معرض هتک بود، لکن خدا می‌داند که مردم شاد بودند برای اینکه پهلوی (رضاشاه)‌‏ رفت. من‌ ‌‏نمی‌خواهم تو (شاه) اینطور باشی.»

 

شادی مردم ایران از براندازی توسط قدرت خارجی، مسبوق به سابقه بوده است؛ لابد از فرط استیصال! با این همه کسی می‌تواند خدمات وسیع رضاشاه را نادیده بگیرد؟ ولی شادی مردم وقت ایران از رفتن رضاشاه هم یک واقعیت است همچنان که شادی مردم سال پنجاه‌وهفت از رفتن محمدرضا شاه.

 

سده رو به پایان است. مردم ایران حالا می‌دانند چه می‌خواهند؟! اینکه بدانی چه "نمی‌خواهی" کافی نبود و نیست

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر