توییت کرده بودم: «احمدینژاد ردصلاحیت شد اما نه بهدلیل چیزی
که ما بهش میگیم فساد و بیکفایتی. او برای حرفنشنوی رد شده و این خیلی مهمه: فاسد
باش ولی گوش کن» (لینک: + )
کسانی پرسیدهاند از کجا چنین حرفی میزنی؟ به طور واضحی
دست همچو منی به رازخانه شورای نگهبان نمیرسد؛ مثل اکثریت قریب به اتفاق مردم
کشور که هیچگاه نمیدانند این 12 نفر بر چه مبناهای روشن و معیّنی، تشخیص میدهند
که ما حق داریم به چه کسی رای بدهیم و به چه کسی رای ندهیم! با این همه هنوز
قرائنی در دسترس هست که بشود بر پایه آنها نقشه راه را، با تقریبهایی کم و بیش،
ترسیم کرد.
زیر همان توییت، به این سخنرانی چند روز قبل صفارهرندی
(مشاور فرمانده کل سپاه و وزیر ارشاد انقلابی خود احمدینژاد) در قم اشاره کردم که
گفته بود اگر احمدینژاد خود را در معرض شوراینگهبان قرار ندهد، فرصت بازگشت برای
او وجود دارد و گرنه کار تمام است. این معنی روشنی داشت؛ نباید توصیه رهبری برای
عدم حضور احمدینژاد در انتخابات دور زده میشد؛ حالا دلیل مورد اشاره رهبری، دوری
از قطبیسازی فضا بود یا هر چیز دیگری. این یک فقره احصا که بشود، هنوز راه بازگشت
باز است!
احمدینژاد تا همین اواخر چندین و چند بار مانورهایی داد و
حرفهایی زد که معلوم میکرد کاملا متوجه منظور رهبری شده ولی ناگهان زد زیر همه
چیز. اگر فساد و تخلفات و بیکفایتیهای او مبنای داوری شورای نگهبان برای احزار
صلاحیت بود، باید پیشتر تکلیف آن همه اتهام علیه دولت احمدینژاد و شخص او در دادگاهی
معلوم میشد که نشد. نامه احمد توکلی به شورای نگهبان هم نشان میداد بسیاری از
اتهامات علیه او اساسا ربطی به سالهای 92 تا 96 نداشته ولی مگر میشود آن تجلیل
شکوهمند صدا و سیما از او را، تنها یک ماه مانده به شروع رسمی کار دولت روحانی (در
میانه تیرماه 92) از یاد برد. رییس وقت صداوسیما (ضرغامی) که پس از پایان ماموریتاش
در رسانه ملی و در قالب فعالیت در شبکههای اجتماعی از طعن و تمسخر روحانی و دولت
روحانی بارها لذت برده، در آن جلسه تجلیل از خدمات «ذخیره ارزشمند نظام» (به تعبیر
خودش) لیستی بلندبالا در ستایش از او بر زبان راند که بیسابقه بود. فردای همان روز، تجلیل صدا و سیما و رییس منصوب از
سوی رهبریاش از احمدینژاد، تبدیل به تیتر یک کیهان هم شد؛ شاید با آن همه تخلف و
نافرمانی هنوز امید داشتند او را درون خانواده نگه دارند و به پیوست، یک زبانی هم
برای دولت تازه از راه رسیدهی «نااصولگرا» دراز کنند!
باز عقبتر هم که برگردیم، به یاد میآوریم ماه عسل وقتی تمام شد (و تهاجم به
احمدینژاد وقتی پرحجم شد) که احمدینژاد در تقابل با رهبری سر عزل و ابقای وزیر
اطلاعات وقت، 11 روز خود را خانهنشین کرد و این اوایل سال 90 بود که بسیاری از آن
سیاههی کژیهایی که احمد توکلی علیه احمدینژاد تهیه کرده و چند روز قبل برای
شورای نگهبان فرستاد، رخ داده بودند. با این همه، رسانه ملی دو سال بعد جواز گرفت
تا از «ذخیره ارزشمند نظام» آن طور تجلیل کند.
در همین فقره حمایت از کاندیداتوری بقایی بود که برخی
اصولگرایان آرام آرام صدایشان بلندتر شد که این خلاف توصیه رهبری است و خود احمدینژاد
(به استناد یک سخنرانی قبلیاش) خوب میدانست چنین است. و تا ثبتنام نکرد نه کوچکزاده
از او اعلام برائت کرد، نه الیاس نادران، خبر از تمام شدن احمدینژاد داد و نه
کیهان و فارس و تنسیم او را بایکوت کردند. این برائتها و ختم گرفتنها و بایکوتها
هیچگاه سرِ برآورد غلط از قدرت تحریمها و ثلث شدن ارزش پول ملی و بار آوردن بابک
زنجانی و تخلفات وسیع مورد تایید دیوان محاسبات و دهها حفره کوچک و بزرگ اینچنینی
صورت نگرفت و ماند و ماند تا سر بیاعتنایی به توصیه رهبری؛ آنهم توصیهای بیسابقه
از پشت بلندگو. حرف همان است که آمد؛ اگر تخلف و فساد مبنا بود، باید محل ارجاع
محکمهای میبود که هیچگاه نبود.
احمدینژاد انگار ناگهان تصمیم تازهای گرفته بود که نشان میداد
برای درنوردیدن مرزهایی آمده که همه به بیت رهبری ختم میشد. مشایی هم به خاتمی
نامه نوشت و اصولگرایی و اصولگرایان را پس از شستشویی محترمانه، جلوی آفتاب پهن
کرد (در اهمیت اصولگرایی همین بس که سپاه به رغم اعلان رسمی و عمومی عدم دخالت در
انتخابات، از طریق سرانگشتان رسانهای و بصیرتافشان خود عموما مصادیق اصلح را
طوری اعلام میکند که «غریباً» و «همیشه» بر کاندیداهای اصولگرا منطبق میشود و
این مهم است. حتی دبیر شورای نگهبان آن قدر از ژست بیطرفی گرفتن بدش میآید که
جلوی دوربینها، رایاش را از روی لیست اصولگرایان رونویسی میکند!)
این قرائن کنار هم نشان میدهد اصرار احمدینژاد به خروج از
دایره اصولگرایی و تاویل توصیه رهبری و ثبتنام بر خلاف آنچه بر بلندگو آمد، بر
آنچه ویرانسازی منابع معنوی و مادی کشور نام گرفته (و البته بیاثبات در دادگاهی)
ترجیح داشته برای بیصلاحیت شدناش.
پ.ن: علاقمندان برای مطالعه بیشتر، به نتیجه تحقیق و تفحص
مجلس پنجم از بنیاد مستضفعان و تاثیر آن بر طول مدت مدیریت رفیقدوست بر این بنیاد
مراجعه کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر