۱۳۹۵ آذر ۱۴, یکشنبه

از سر درماندگی





وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت احمدی‌نژاد (سیدمحمد حسینی) گفته که «حقیقت ۱۶ آذر اعتراض به دولت آمریکا است و دانشجویان در آن زمان به دنبال استقلال‌طلبی بودند و این موضوع محور اصلی بحث ۱۶ آذر است اما متاسفانه در سال‌های اخیر شاهد هستیم که گاه آن‌گونه بحث می‌شود که طرف‌داران آمریکا، مدعیان بحث ۱۶ آذر می‌شوند، در حالی ‌که اصل، اعتراض به ورود نیکسون معاون رییس‌جمهور وقت آمریکا بود که در نهایت سه دانشجوی قربانی به دنبال داشت.»

در این که قتل 3 دانشجوی معترض به سفر معاون معاون رییس‌جمهوری آمریکا به ایران در سال 32 (63 سال قبل) توسط ماموران حکومت محمدرضا شاه، بهانه نام‌گذاری 16 آذر به اسم روز دانشجوست، تردیدی وجود ندارد، همان‌گونه که بلافاصله می‌پذیریم "مدعیان" سال‌های اخیر 16 آذر و روز دانشجو، عموما در گروه و جناح سیاسی مطلوب نظر وزیر سابق ارشاد قرار ندارند، با این حال تخطئه فریاد اعتراضی دانشجویان را (که اکثرا در روز دانشجو متبلور می‌شد)، با استناد به اینکه 63 سال قبل مصداق اعتراض چه بود و باید همان باشد که بود، باید کاری بیهوده و از نهایت استیصال و درماندگی به حساب آورد! 

کسانی چون حسینی کمتر توجه می‌دهند که این نام‌گذاری از جمله محصول بی‌تابی حکومت وقت به اعتراض دانشجویان بوده که برای نخستین بار منجر به "قتل" سه دانشجوی بی‌دفاع در داخل خود دانشگاه شد گو مصداق اعتراض، سفر مقام دولت شریک در براندازی دولت ملی مصدق بوده باشد. حتی اگر بخواهیم از زاویه دلخواه جناب حسینی به ماجرا نگاه کنیم، آیا نباید بپذیریم که پس از "آدم شدن آمریکا" باید روز دانشجو از تقویم‌ها حذف شود؟! آقای وزیر سابق شاید تجاهل می‌کند؛ اگر مصداق اعتراض به استبداد و استکبار هم نابود شود (یا رفتارش را اصلاح کند)، خود استبداد و استکبار و خروش علیه آن پابرجاست همچنان که هیچ کس انتظار نداشت بعد از مرگ یزیدبن‌معاویه یا حتی فروپاشی خلافت بنی‌امیه، کسی خروش علیه ستمکاری و سرکوب مظلوم را متوقف کند؛ آقای "حسین"ی که باید خوب بداند این‌ها را!

به هر صورت فروریختن سنگر اصولگرایان در دانشگاه‌ها چیزی نیست که با این آدرس عوضی دادن‌ها و تدارک تشکیلات دست‌نشانده رنگارنگ، به چشم نیاید. اصل ماجرا این است که حقیقت روز دانشجو و 16 آذر، اعتراض به استبداد و استکبار و اعتراض به سرکوب معترض به استبداد و استکبارست؛ شاید از همین رو بود که "رییسِ آقای حسینی" (محمود احمدی‌نژاد) ترجیح می‌داد در دانشگاه‌ها حاضر نشود و سخنرانی نکند؛ مدام برود در یک تریبون یک طرفه، ساعت بپرسد و «کی خسته است؟» بگوید، تا مگر خاطره سخنرانی‌اش در پلی‌تکنیک تکرار نشود؛ جایی که کسی بالای دست خود این نوشته را بالا برده بود که دانشگاه، جای فاشیست نیست.




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر