درست یا نادرست، خیلیهایمان باور کردهایم که مواجهه
نهادهای پرقدرت دینی در مشهد و قم و تهران با کنسرت و بازی فوتبال در روز عزاداری،
خیلی تندتر و غلیظتر از مواجهه با فقر و فساد و تبعیض بوده است(*).
شاید این ماجرا، بر خلاف آنچه که برخی معتقدند، بیشتر از آنکه
سیاسی باشد، اجتماعی است؛ یعنی این شدت در مقابل کنسرت و فوتبال، در برابر آن کندی
در برابر فقر و فساد و تبعیض، بیشتر نه به قصد مواجهه سیاسی با دولت مستقر یا یک
رویارویی بین جناح و گروههای سیاسی حاکم، که به قصد ابراز نارضایتی از
"مردم" است و برای مانور قدرت که «هر چقدر هم رای و رویکرد داشته باشید،
نمایندگان اسلام در شهرهایتان، میتوانند "ممنوع"تان کنند.»
این ویترین ماجراست اما میتوان (و باید) پرسید که دلیل آن
کندی در ابراز مقابله با فقر و فساد و تبعیض چیست؟
طبیعی است برای پاسخ به این سوال باید به اظهار نظر این
نهادهای دینی – سیاسی در مواجهه با فقر و فشار اقتصادی استناد کرد. این رجوع و
بازخوانی، لااقل به طور صریحتر در برابر شیوع "فقر"، نشان میدهد که از
قضا یکی از راههای مقابله با "فقر"، مقدس ساختن آن برای تحملپذیر
ساختن آن بوده است؛ کما اینکه «انقلاب برای شکم نبود»، «اشکنه بخورید» یا توصیه
فراموش نشدنی آیتالله جنتی که «چه اشکالی دارد حتی اگر شرایط بدتر شود ما روزی یک
وعده غذا بخوریم» را کسی ضدیت با فقر تعبیر نکرد و نمیکند.
قصه استانداردهای دوگانه در برابر فساد دستگاهها (مقایسه
کنید موضعگیری در برابر حقوقهای نجومی از
یکسو و تخفیفهای نجومی از سویی) هم به اندازه کافی گویاست؛ چون پای مردم در میان
نیست، مصلحتسنجیهای سیاسی پیش میافتد.
در مورد مقابله با "تبعیض"، اوضاع به مراتب وخیمتر
است؛ چون این برخی نهادهای خود حکومتند که از تبعیض، در بهره بردن از امکانات بیسوال،
پلی مستحکم برای بقا ساختهاند و خب؛ انتقاد از "خودی" مطلقا آسان نیست!
.
.
(*) آیتالله خامنهای گفته بودند: «اصلاح واقعى در اين كشور
اين است كه فقر ريشهكن شود؛ تبعيض وجود نداشته باشد و فساد ادارى و اقتصادى نباشد.»
(5 مرداد 81)
لینکهای مرتبط:
اشکنه (علمالهدی): +
یک وعده غذا در روز (جنتی): +
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر