این دو – سه هفته اخیر، زنجان شاهد سه رخداد بود که به هر
سه "فرهنگی" گفته میشود: به مدت 20 روز میزبان سیرک موسوم به "ایران
– ایتالیا"، به مدت 9 روز میزبان نمایشگاه کتاب با حضور ناشران کشور و به مدت
6 روز میزبان جشنواره آش با حضور آشپزانی از 31 استان کشور. طبیعتا آن رخدادی که
مربوط به کتاب بود، مخاطب کمتری داشت. گفته شد در پرترافیکترین روز جشنواره آش،
120هزار نفر در آن حضور داشتهاند؛ حتی با تور از شهرهای دیگر آمده بودند. صف در
آخرین روز سیرک، کیلومتری بود جلوی چادر سیرک! اصلا قصد تخطئه کسانی نیست که برای
گردشگری و گردشگران و فرهنگ اقوام، آستین بالا زده و دیگهای فراوان بار گذاشته
بودند، یا کسانی که در قحطی ابزار تفریح با "سیرک" میخندند و حیرت میکنند؛
گیریم با بلیت 20 هزارتومانی برای دو ساعت و تمام؛ نمیدانم شاید هم دارم تخطئه میکنم؛
لااقلش مردمانی را که آش و سیرک را ترجیح دادند. خب! غصه دارد مانور کتاب نخواندن
در کنار مانور آشخوران و صفهای طویل برای سیرک زیر چادری که کفاش حتی سیمانی
نبود؛ خاک بود و خاک!
.
غصه دارد که همه صفها، برای رسیدن به چیزیست که لزوما سهم
شکم میشود، سهم لحظههای بسیار
کوتاه، خیلی هم غصه دارد.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر