سی و هفتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در حالی فرا میرسد
که نشانههای روشنی از بروز و اعمال خلاقیت در بزرگداشت آن به چشم نمیخورد؛
تعدادی طرح عمرانی در گوشه و کنار افتتاح یا کلنگ زده خواهد شد، سر صف، دانشآموزان
حرفهای تکراری خواهند شنید، مقاله و یادداشت و برنامههای کلیشهای در رسانهها
چاپ و پخش خواهد شد و اگر از دایره
انقلابیون سال انقلاب، کسی مطابق سلیقه صاحبان تریبون باقی مانده باشد، خاطرههای
تکراری آنان منتشر خواهد شد و شهرداری هم موظف میشود شهر را چراغانی کند! نکته
جالب این که برای تکرار همین مکررات نیز جلسات کارشناسی برگزار میشود (که متولیان
این جلسات نیز تا بوده، متعلق به یک جناح سیاسی خاص بودهاند!) ماحصل این رویه است
که آگاهان و دلسوزان را هر ساله ناگزیر از تکرار این توصیه میکند که «مراسمهای
سالگرد پیروزی انقلاب باید "مردمی" باشد» و نمیشود؛ چرا که افق دید
متولیان برگزاری این برنامهها به وسعت خود انقلاب و آرمانهایش نیست، گرفتار
حصارهای سلیقه و محافظهکاری است. کاش میسر میشد چه در حضور مبارزان بومی و
استانی انقلاب و چه بزرگان انقلاب از شهرهای
دیگر، بستر و آرمانهای انقلاب 37 سال قبل مرور و بازخوانی، و نسبت این
روزهایمان با آن آرمانها سنجیده میشد، کاش به طور مشخص، آنچه در «زنجانِ»
روزهای انقلاب رخ داده، در قالب هنر عرضه میشد، کاش رسانهها قدری همت میکردند و
«مصاحبه» میگرفتند از انقلابیهای آن روزها که اینک میتوانند در هر جناح و طیفی
بوده باشند.
همه همتهایی که در این ده روزه، یاد انقلاب را در قالبهای
مختلف و حتی تکراری گرامی میدارند، قابل ستایشاند ولی قدری خلاقیت و دلیری، نه
به آن منظور که صرفا مخاطبان برنامههای دهه فجر بیشتر شود (و بسیاری از این
برنامهها اساسا میتوانند در هر روز دیگر سال هم به هر اسم دیگری اجرا شوند)،
بلکه با این هدف که «انقلاب» آن طور که بود شناخته شود، واجب مینُماید.
.
.
.
این یادداشت در شماره 11 بهمن 94 روزنامه صدای زنجان چاپ شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر