...
هر چه دشنام، از لبها خواهم برچید.
هر چه دیوار، از جا برخواهم کند.
رهزنان را خواهم گفت: کاروانی آمد بارش لبخند!
ابر را، پاره خواهم کرد.
من گره خواهم زد، چشمان را با خورشید، دلها را با
عشق، سایهها را با آب، شاخهها را با باد.
و بهم خواهم پیوست، خواب کودک را با زمزمه زنجرهها
بادبادکها، به هوا خواهم برد.
گلدانها، آب خواهم داد
...
سهراب سپهری
.
.
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر