فرض کنید مطلقا چیزی درباره استان هرمزگان و مشکلاتاش نمیدانید
اما به شما دو سند میدهند و از شما میخواهند درباره این استان و کاستیها و
نیازهایش قضاوت کنید:
.
سند اول: رئیس جمهوری جدید مملکت برای اولین بار به مرکز استان
سفر کرده و امام جمعه شهر و نماینده ولی فقیه در استان هرمزگان، در یک سخنرانی عمومی
از او شیرینی و سوغات میخواهد و بین همه شیرینیهایی که میتواند بخواهد، الغای مصوبه
جدایی چند روستا از استان هرمزگان و انضمام آنها به استان فارس، در خاک همین ایران،
است. او میگوید: «مهمترین سوغات و شیرینی و عیدی از شما این است که این مصوبه لغو
شود.»
.
سند دوم: یک روزنامه محلی با 22 سال سابقه انتشار، زیر تیتر
اصلی خودش بعد از اتمام سفر ریاست جمهوری مینویسد: «مسئله جدایی بخشهایی از (شهرستان)
پارسیان در رأس مطالبات مردم استان بود.»
.
.
.
حالا بماند که اساسا روحانی عین سلف خود جو زده نبود که فیالمجلس
آن شیرینی و سوغات را پیشکش کند (او فقط قول بررسی مجدد مصوبه را داد)، اما همین دو سند برای
کسی که از هرمزگان چیزی نمیداند کافی است که خیال کند این استان، وقتی امام جمعه و
رسانهاش چنین تشخیصی دارند؛ و اهم مشکلات و راس انتظارات مردم را جابجایی تعلق چند
روستا درون مرزهای کشور میدانند، پس لابد قطعهای جدا مانده از بهشت در
کشوری است که صدای شکسته شدن استخوانهای اقتصادش را ستوننویس روزنامههای هرات هم
شنیدهاند.
.
در استانی که بشاگرد دارد، پروژههای معطل مانده بسیار فراوان
دارد، قاچاق انسان و سوخت و کالا و مواد مخدر دارد، از حل مشکل آلایندگی نیروگاهاش
عاجز مانده، با مشکل فضاهای آموزشی دست به گریبان است و مهمترین بندر تجاری کشور را
در خود جای داده که سالها از بندرهای مشابه خود در منطقه عقب است، گیر کردن گلو
پیش تقسیمات کشوری را چه میتوان نامید؟
.
جو زدگی خیلی بد است و عواقب زیاد دارد؛ دنبال کف و سوت میروی
ناگزیر و به راحتی آدرس عوضی میدهی اگر که باور کنیم همان جو را نیز، خودت، عوضی ندادهای ...
.
.
.
.
.
عکس: دانشآموزان به دلیل نبود کلاس درس، در انباری مدرسه درس میخوانند؛ روستایی در شهرستان میناب - خبرگزاری مهر |
.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر