۱۳۹۲ اسفند ۱۷, شنبه

127

 سلام خوب
.
با خورشید، لبخند و سلام‌ات رساندم. به او اطمینان دارم اما می‌گذارم که همان وقت غروب تشکر کنم. سپردم که همان طور گرم برساند که تحویل گرفته؛ با تب خودش قیاس نکند که سردتر می‌شود.
.
راستی امروز آمدنی قطاری دیدم که ایستاده بود توی ایستگاه؛ یاد روزهای دور افتادم که گوش می چسباندم به ریل که بفهمم قطاری می آید یا نه. قطار خیلی خوب است؛ به خصوص وقتی نزدیک ایستگاه که می‌شود، آن بوق بم‌اش عین قطعه موسیقی زیبا، جلا می‌دهد روان را، و تن را.
.
امروز خورشید و قطار چقدر خوب بودند! همه چیز چقدر خوب است ... نزدیک‌تر آمده بودی.

.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر