۱۳۹۲ بهمن ۱۲, شنبه

107

سلام یادِ دریا
.

قفسه سینه، خیلی شباهت دارد به در، به درِ دو لنگه! قفل هم دارد حُکماً. بسته که بماند اندرونی‌اش یا زنگ می‌زند، یا سیاه می‌شود؛ هستند امّا کسانی که پشت این در بسته، دریا را با همه وسعت‌اش به حضور پذیرفته‌اند. این را از روشنای چشمان‌شان می‌شود فهمید. از تنهایی گاه و بیگاه‌شان در میان فوج قلب‌های سیاه و زنگ‌زده... تو رد آن دریا را در سوی چشمانت دریغ مکن؛ از من، از زمین، از زمان.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر