۱۳۹۲ دی ۲۸, شنبه

نامه‌ی نود و هشتم

سلامْ شکوه و شوق ِ دوستی
.
توی سوره کهف، خدا از بسیاریِ کلمات‌اش گفته؛ برای فهم وسعت آن، پای آب دریا را به میان کشیده: «بگو اگر دريا براى كلمات پروردگارم مركّب شود پيش از آنكه كلمات پروردگارم پايان پذيرد قطعا دريا تمام می‌شود هر چند نظيرش را به مدد آن بياوريم.»
.
دل‌آرامِ عزیز! من از این نقل، نمی‌خواهم دشواریِ تصور این همه کلمه چشم‌ام را بگیرد؛ حواسم مدام می‌رود سراغ این که خدا هم، کلمه‌های نانوشته بسیار دارد؛ یا جوهری نیست، یا برگی که جوهر روی آن بنشیند، یا کسی که بخواهد و بتواند بخواندشان؛ این طور وسیع و این طور تنها. مُهر بر سر رازها را اینجا ساخته‌اند.

.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر