۱۳۹۲ دی ۲۹, یکشنبه

برای آنهایی که از موافقت‌نامه ژنو احساس خسارت می‌کنند

جریان و افرادی با کمترین فاصله بعد از امضای موافقت‌نامه ژنو در داخل کشور به مخالفت با آن پرداختند؛ از آن رو که باور داشتند (یا می‌خواستند القا کنند) که ایران در این توافقنامه در موضع ضعف و فشار است. این جریان/افراد عموما از محصول سیطره هشت ساله دیدگاه پرخاشگرانه و منازعه‌طلبانه‌ای که در گفتمان و رفتار احمدی ‌نژاد/جلیلی عینیت داشت نیز، دفاعی نمی‌کنند؛ شاید بیشتر از آن رو که صاحبان آن گفتمان و رفتار، در انتخابات از مردم «نه» شنیدند.
.
من از قضا با موضع این "جریان/افراد" موافقم؛ این که ایران در این موافقت‌نامه در موضع ضعف است و البته نه از آن رو که بر جزییات موافقت‌نامه و یا جزییات مذاکرات اشراف دارم؛ بلکه صرفا از آن رو که کم و بیش نتوانسته‌ام همزمان که عواقب اوضاع وخیم بنگاه‌های اقتصادی کشور (که بر آتش برخی از دور، دستی دارم) و وضعیت ناخوشایند معیشت مردم را نادیده می‌گیرم، فراموش کنم که «حفظ نظام اوجب واجبات» است و یک معیار بالادستیِ کامل. نظام تصمیم ندارد با جدی نگرفتن محصول هشت سال بی‌انضباطی و بی‌تدبیری‌های دولت گذشته در اقتصاد و سیاست خارجی و فشار بی‌سابقه تحریم‌ها، بقای خود را در معرض خطر قرار دهد؛ گیریم این رویکرد منجر به عدول از برخی مواضع و حماسه‌سرایی‌های سابق شود. ناگفته پیداست این اقتضای گریزناپذیر تدبیر امور مملکت است هر چند شاید این خرده وارد باشد که احتمالا در ارزیابی اراده قدرتهای طرف مذاکره برای کند/متوقف کردن حرکت ایران هسته‌ای، محاسبات درستی انجام نشده بود.
.
کسانی از این جریان در پس این مخالفت‌ها، نگران برچیده شدن سفره‌ای هستند که از قِبل تحریم برای خود پهن کرده بودند اما قطعا هستند کسانی که هنوز یا متوجه عمق آسیبی که متوجه اقتصاد و جایگاه بین‌المللی کشور شده، نیستند یا آنها را اولویت نخست نمی‌دانند. برای مهار گروه اول، از جمله باید امثال بابک زنجانی‌ محاکمه و از گردونه دور زدن منافع ملت خارج شوند، و برای توجیه گروه دوم، احتمالا یک تور بازدید از شهرک‌های صنعتی و بنگاه‌های اقتصادی کوچک و بزرگ کشور و احیانا ارائه مستنداتی از وضع معیشت مردم عادی کفایت می‌کند. گروه دوم باید ناگزیر شوند از اسب سفید شاخداری که آنها را روی ابرها به مسافرت برده بود، پیاده شوند و نزد مردم، روی خاک میهن، پا بگذارند. باید بدانند کشوری که شصت درصد مواد خوراکی‌اش را وارد می‌کند، نفت‌اش اگر فروش نرود راه و پل‌هایش نیمه‌کاره رها می‌شوند، پول نفتی را که فروخته باید با روش‌هایی نامعمول وارد کند، به زمین زیر کشت، و به اقتصاد زنده، و به دوستان بیشتر احتیاج دارد تا مسافرت روی ابرها و غریب افتادن از واقعیت.
.
سعدی هفتصد سال قبل گفته بود:
.
چون نداری ناخن درنده تیز
با بدان آن به که کم گیری ستیز
هر که با فولاد بازو پنجه کرد
ساعد سیمین خود را رنجه کرد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر