۱۳۹۲ آبان ۲۲, چهارشنبه

چهارپاره – 120 / «در سینه خود شلیک می‌کند»

(1)
آنچنان که از اظهارات برخی رسانه‌ها و سیاستمداران غربی برمی‌آید، کسانی به طور جد باور ندارند که نرمش‌های اخیر در سیاست خارجی ایران، ربطی به تحریم‌ها، به خصوص تحریم‌های دو ساله اخیر، نداشته است. این که ظریف به بی.بی.سی می‌گوید "اگر تحریم‌ها اثر داشت، سانتریفیوژها این همه زیاد نمی‌شد" (نقل به مضمون)، با این ادعا که "هدف غرب از اعمال فشار در موضوع فعالیتهای هسته‌ای ایران، چیز دیگری است" متناقض می‌نُماید. باید پذیرفت که در برآورد خیز قدرتهای جهانی در اعمال فشار علیه ایران و ضعف مفرط اقتصادی دولت احمدی‌نژاد، خطایی بسیار سنگین صورت پذیرفته و اینک حتی اگر طبق نظر مدیران روزنامه‌های  کیهان و رسالت، گزارشهای نامساعد اقتصادی منتشر نشود تا نظام در مذاکرات در موضع «نیاز» نباشد، به نظر می‌رسد در توجیه طرفهای مذاکره، اقدامی مفید و قابل پذیرش نباشد. «حتی» سردار نقدی هم بالاخره متوجه شد که این تحریم‌ها چیزی نبود که قبلا تصور می‌شد. او اردیبهشت سال 91 گفته بود: «تحریم‌ها بزرگترین نعمت برای اقتصاد ماست و ما باید در هر نماز دعا کنیم که تحریم‌ها روز به روز عمیق‌تر شود چرا که این تحریم‌ها باعث پیشرفت ما شده است». وی تنها یک سال بعد در یک چرخش حیرت‌انگیز اعلام شد: «تحریم‌ها محصول فتنه 88 است»!
.
.

(2)
گزارش‌های رویترز از فعالیت‌های گسترده اقتصادی و عموما مستور ستاد موسوم به «ستاد اجرایی فرمان حضرت امام»، نه از آن رو که بتوان راهی یافت که راستی ادعاهای آمده در آن را  اثبات کرد (که به لحاظ محدودیت‌های وسیع در مقوله تهیه گزارشهای تحقیقی در رسانه‌های داخلی عملا ناممکن می‌نماید)، بلکه از آن رو که یک خبرگزاری معتبر سر در نهان‌خانه‌ی بنگاه‌های اقتصادی شبه دولتی جمهوری اسلامی برده، بسیار مهم است؛ جایی که تقریبا نه تنها رسانه‌های داخلی جرأت نزدیک شدن به آن را ندارند، بلکه رسانه‌های فارسی خارجی هم تا به این حد و با این جزییات ژونالیستی به آن نپرداخته بودند. حتی به نظر می‌رسد همزمانی انتشار این گزارش‌ها با «نرمش‌های قهرمانانه» اخیر، تلاشی است بسیار زیرکانه در جهت تأکید بر این که همه راه‌ها به رهبری نظام ختم می‌شود و دیگران، از جمله دولت میانه‌روی تازه، نباید مخاطب مذاکره و حتی «فشار» قدرت‌های جهانی قرار بگیرد.
.
(3)
تورج اتابکی، استاد ایرانی تاریخ (مقیم هلند) و مدیر بخش خاورمیانه و آسیای مرکزی موسسه بین‌المللی مطالعات تاریخ اجتماعی، اخیرا و در پی سفری پژوهشی به روسیه و مطالعه آرشیو محاکمه‌های استالینی، یادداشتی در مجله «اندیشه پویا» (ش 11)، به چاپ رسانده و این سئوال مهم را مطرح کرده که سران حزب توده چرا در برابر کشتار نسل اول کمونیستهای ایران توسط استالین، سکوت کردند؟
او نوشته: «از میان محکومان تصفیه‌های استالین که تنها به دلیل تعلقات قومی بازداشت و تیرباران شدند، شمار ایرانیان بازداشت شده 13 هزار و 297 تن بوده و که از این تعداد 2 هزار و 46 تن تیرباران شدند. این تعداد البته شامل کسانی که به دلایل دیگر از جمله پیشینه انقلابی و کمونیستی بازداشت و تیرباران شدند، نمی‌شوند ... ایرانیان انقلابی و کمونیست در کنار یونانیان، بیشترین به خاک‌افتادگان تصفیه‌های استالینی را تشکیل می‌دهند ... پرسش اینجاست که چرا رهبران حزب توده ایران هیچ گاه حساسیتی نسبت به سرنوشت نسل اول کمونیستهای ایرانی و ایرانیان مقیم اتحاد شوروی نشان ندادند؟»
او در این مقاله که زیر عنوان «ناپدیدشدگان» منتشر شده، نوشته که نخستین کنگره حزب کمونیست ایران در خرداد 1299 در شهر انزلی برگزار شده بود و برپایی حزب توده به مهر ماه 21 سال بعد، 1320، برمی‌گردد.
.
(4)
سال‌ها پیش
مصر و سوریه با اسراییل جنگیدند
امروز
سوریه با سوریه می‌جنگد
و مصر با مصر.
کشور با کشور
خانه به خانه
و تن به تن
ادامه خواهد داشت جنگ
و آخرین سرباز
آخرین گلوله را
در سینه خود شلیک می‌کند
.
.

این شعر با عنوان «جنگ» از مجید رفعتی در مجله "تجربه" (ش 24) چاپ شده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر