۱۳۹۱ اسفند ۷, دوشنبه

اسکار برای آرگو؛ احیای یک خاطره برای آینده

اسکار بهترین فیلم ، به «آرگو» رسید؛ این البته اولین جایزه این فیلم نیست ولی بی‌شک مهم‌ترین آنهاست(+). فیلمی درباره داستان واقعی فراری دادن موفقیت‌آمیز چند دیپلمات آمریکایی از ایران که همزمان با اشغال سفارت آمریکا در تهران (13 آبان 58)، توانسته بودند در سفارت کانادا پناه بگیرند. پایان فیلم با جمله‌ای همراه است که می‌گوید «اگر دولت‌های جهان با هم متحد شوند می‌توانند در مقابل هرگونه خطرات ناشناخته و غیر قابل حل ایستادگی کنند و این پیروزی سند بزرگی بر این مدعا است.» این فیلم که حکایت همکاری کانادا و آمریکاست؛ تعمیم این فرمول را پیشنهاد می‌کند برای هر گونه خطرات!
.
«اسکار» یک تریبون بی‌نظیر جهانی است و بی‌تردید آرگو بعد از این، توسط تعداد بیشتری از مردم دنیا دیده خواهد شد، به نقد کشیده خواهد شد و خلاصه که «به صدر توجهات برده خواهد شد، یا (درست‌تر:) خواهد رفت». و این مهم  است. مهم است که یک ماجرای 33 سال قبل دوباره به یادها برگردد در حالی که جمهوری اسلامی تحت بی‌سابقه‌ترین فشارهای بین‌المللی قرار دارد. چه نظر داوران اسکار برای برگزیدن آرگو سیاسی بوده باشد و چه نباشد، ماحصل این انتخابشان به زیان جمهوری اسلامی ایران (به عنوان یک نهاد سیاسی) است. این شیوه تهییج افکار عمومی علیه جمهوری اسلامی ایران اگر نتیجه‌ای در کوتاه مدت نداشته باشد، برای میان مدت لااقل همسویی افکار عمومی را با فشارها علیه ایران (به عنوان نظامی معارض با معیارهای مصوب و عهدهای بسته شده جهانی) در پی خواهد داشت حتی اگر بسیاری از کارشناسان بخواهند اثبات کنند آرگو کلّی اشکال و ایراد فنی و سینمایی هم دارد و اساسا شایسته بردن اسکار نبوده!
.
در این میانه، واکنش ایران چه می‌تواند باشد؟ پرداختن به حاشیه‌های فیلم و اسکار و متهم کردن هالیوود به سیاسی کاری؟ به سکوت سپری کردن ماجرا؟ بی‌اعتنایی به توجیه حمله به سفارت آمریکا؟ توجیه حمله به سفارت آمریکا؟ تک تک این رفتارها بر روی جامعه‌ی هدف ِ فیلم، عوام‌الناس مورد نظر این فیلم، چه اثری خواهد داشت؟! آیا با زبان سینما در مقام پاسخ در خواهد آمد؟ (و تازه با کدام سینما؟! با کدام شمقدری؟!). در این بین البته کسانی هم به حماسه‌سرایی و لعن و نفرین آمریکای جهانخوار خواهند پرداخت که البته این جریان سر جهازی عروس این تضادها و برخوردهاست!
.
زمین بازی بسیار ویژه‌ای تدارک دیده‌اند؛ و ظاهرا دو سر برد؛ البته نه برای ایران. اینجا یک لشگر فرج‌الله سلشحور ِ ناسزاگو و ده‌نمکی هیجان‌زده هم کاری از پیش نخواهد برد.
.
.
این پست در گوگل‌پلاس(+)
نوت مرتبط در پلاس - (1) (+)
نوت مرتبط در پلاس - 2 (+)
.

۴ نظر:

  1. دقیقا یک پروژه بوده.. و ایران در کوتاه مدت کاری از پیش نمیبره.. اینا باید گذاشت کنار این مسئله که زن اوباما بانوی اول امریکا اومد جایزه داد و جمله ای افلک گفت..

    پاسخحذف
  2. تو ایران خودی به خودی رحم نمیکنه.. . اینکه دیگه غریبه است...

    پاسخحذف
  3. این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.

    پاسخحذف
  4. بيش از سی سال حقارت بعد از آن واقعه برای مردم ايران پيش اومد..که البته اين حقارت به نظر حکومت اقتدارجمهوری اسلامی ناميده شد....آخرش هم وقتی نگاه ميکنيم ميبينيم مردم ما خيلی زمان ميبره که به خودشون بيان و بهتر فکر کنند....

    چون نيک نظر کرد پر خويش در آن ديد
    گفتا زکه ناليم که ازماست که بر ماست

    پاسخحذف